Keshmahoor news

رسانه عدالت‌خواهان ایرانی ،رسانه ای برای مقابله با لجن پراکنی دشمنان

مطلب پیشنهادی
مطالب منتشر شده

🔴دیگر می توانم راحت بمیرم!!!

 

💢اکبر هاشمی رفسنجانی دیروز در مراسم رونمایی از کتاب زندگی و #زمانه_خود، سخنان #جالب و #حیرت انگیزی بر زبان جاری کرد!

❌این در حالی است، که جناب هاشمی رفسنجانی در سال 88 خود و #خاندانش با تمام #قوا برای زمین گیر کردن #انقلاب اسلامی، #فــتنــه_اکــبـــر 88 را سازمان دهی کرده و عده ای از مردم را به اسم #تقلب در انتخابات، به کف خیابانهای تهران کشیده بودند.

❌حالا در ادعایی #مسخره و از روی #تکبر، خود را #ناجی_انقلاب خوانده و می گوید:

❌در دوره احمدی نژاد به ویژه پس از سال 88 انقلاب داشت منحرف می‌شد و به سمت اختناق می‌رفت، من موفق شدم در بدترین شرایط تا حدودی این وضع را عوض کنم و مردم با همان مردانگی که انقلاب کردند سال 92 هم پیروز شدند ...

🔻اکنون دیگر می‌توانم راحت بمیرم زیرا #مردم تصمیماتشان را #خودشان می‌گیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه #انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم.

❌جریان زر و زور و #تزویر، یا خاطره می گوید و یا ادعایی مطرح می کندکه برای آن #سندی ندارد و لذا خاطره گویی و ادعاهای بی سند، از ویژگیهای جریان #نفاق است! 

❌کدام #عاقلی می پذیرد؛ فردی که 2 روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با نامه بی ادبانه خود #رهبری نظام را تهدید می نماید، که اگر #نظراتم پذیرفته نشود، دود آتش کشور را فرا خواهد گرفت!

❌امروز ادعای نجات کشور را داشته باشد؟! البته افرادی که دچار #آلزایمر شده باشند، چنین ادعاهایی از آنان بعید نخواهد بود!!!

🔻جل الخالق!

❌اگر سخنان هاشمی رفسنجانی را باور نمائیم! باید #امام خمینی را به دادگاهی آورده و بخاطر عزل آقای منتظری محاکمه نمائیم

💢زیرا امام با #عزل به موقع منتظری، اجازه نداد تا منتظری کشور و #انقلاب را پس از امام بدست #لیبرالها و از آنجا بدست #منافقین بسپارد!

💢لذا مقابله با اقدام امام، بر اساس #افکاری که دچار #آلزایمر شده و به خاطره گویی و ادعاهای نادرست می پردازد، یعنی #نجات #انقلاب_اسلامی!!!!!

↩️عجیب است، همسر ایشان، که بهترین فرزندان #ایران را در نبود حاج آقا تربیت کرده! و آنان را انسانهایی وارسته!، با #تقوا! و در خط #اصیل انقلاب اسلامی! به جامعه تحویل داده!

❌یک روز قبل از فتنه سال 88 (روز برگزاری انتخابات) در هنگام انداختن رأی خود به صندوق، در جلوی دوربین خبرنگاران از مردم می خواهد، در صورتی که موسوی در روز شنبه برنده انتخابات نباشد، باید به کف خیابانها بیایند! 

↩️لذا جریان زر و زور و #تزویر، اسم این عمل ضد #اسلامی و ضد #انقلابی را نجات #انقلاب می گذارد و بر آن #فخر می فروشد!!!

🔻به نظرم بهترین سخن، در وصف حال جناب آقای هاشمی رفسنجانی که آمادگی خود را برای #مردن به عزائیل اعلام نموده، دو بیت شعر از آیت الله مجتهدی است، که فرمودند:

آنچه ازسر گذشت؛ شد سرگذشت!!! حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!

تاکه خواستیم یک دو روزی فکرکنیم !!! بردرخانه نوشتند؛ درگـــذشـت..‌.!!!

●▬▬▬▬▬๑۩۩๑▬▬▬▬▬●

خواندن بیشتر ..

مرحوم دولابی: به منزل فقرا بروید! نترسید!

 

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: به منزل فقرا بروید. نترسید. آن موقع هم چیزی به آنها ندهید، چون آن لذّت را ضایع می‌کنید. بعد بدهید. همین که به آن جا قدم می‌گذاری خیلی چیز به او داده‌ای. ان شاء الله خدا هم با شما همین طور می‌کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: غنی وقتی به جایی وارد می‌شود این طور است. انگار صد میلیون پول به آدم داده است. آن وقت هم خوب نیست پول بدهد. من وقتی به منزل فقرا می‌رفتم می‌گفتند؛ پسر ارباب است. من فقیر بودم ولی مردم نمی‌دانستند. نرفته بودم به آنها چیزی بدهم. تعارف کرده بود که ناهار بیا منزل فقرا. من هم می‌رفتم. آنها مست می‌شدند. زن و مرد انگار می‌رقصیدند.


به منزل فقرا بروید. نترسید. آن موقع هم چیزی به آنها ندهید، چون آن لذّت را ضایع می‌کنید. بعد بدهید. همین که به آن جا قدم می‌گذاری خیلی چیز به او داده‌ای. ان شاء الله خدا هم با شما همین طور می‌کند. چیزی که توقّع آن را نداری. به خواب هم نمی‌دید که چنین پیشامدی بشود. یک عزیزی که سرتا پا غنا باشد بیاید با من بنشیند.


خداوند نصیب انسان می‌کند تلافی می کند. نمی‌گذارد عقب بیفتی. همان‌طور که شما به زیردست خود ترحّم کردی؛ همسایه‌ات بود، دیدی داغدار است، فقیر و بیچاره است، به دیدنش رفتی. همین که وارد می‌شوی او را بس است. ظرفش پر می‌شود. ابتدا چیزی نبر. من خودم فقیرم، هم فقیر دنیایی، هم فقیر آخرتی. خداوند فقیر آفریده است. لطف کرده است که با فقرا می‌نشینم. آنها خوشحال می‌شوند.


هرکس با فقرای راه خدا بنشیند این همنشینی برای او عزّت می‌آورد. پیامبر فرمود: فقر فخر من است. همه عاشقند دور او بنشینند. اهل آسمان و زمین و اولیای الهی همه عاشق او هستند. این امت همه غرق اویند. سر سفره‌اش نشسته‌اند. از پیغمبر خدا چه بگویم؟! غیر از صلوات علاجی ندارم.

کتاب طوبی محبت – ص 127
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی

انتهای پیام/

خواندن بیشتر ..

باند نیویورکی ها را بهتر بشناسید / باند نیویورکی ها از چه سالی و از کجا قدرت را در دست گرفت؟

 

 

اواسط دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، روزنامه های منتقداو، ازوجودیک باند در وزارت خارجه خبر می‏دادند که می‏کوشد تا رابطه دیپلماتیک نابود شده ایران و آمریکارا دوباره جوش بدهد.

 

 

استفاده ازعنوان نیویورکی‏ها سبب می‌شد تا نگاه ها به سمت نمایندگی ایران در سازمان ملل که در نیویورک مستقر بود، بچرخد؛ رئیس این نمایندگی نیز کسی نبود جز آقای خاص؛ اما منتقدان باند نیویورکی‏ها آقای خاص را نفراول این باند در وزارت خارجه نمی دانستند.

یکی از دیپلماتهای باسابقه که نمی خواهد نامش فاش شود، معتقد است: «حرکت این باند از مقطع صدور قطعنامه٥٩٨آغاز شده است

در واقع این دیپلمات به تلاش تعدادی از هیأت دیپلماتیک کشوردرنیویورک در سال ١٣٦٦اشاره می‏کند که در حین مذاکرات مربوط به قطعنامه ٥٩٨کوشیدند تا با از کار انداختن حسگرها و منابع ورودی وزارت امورخارجه، اجماعی جهانی علیه ایران به وجود آورند. مقدمه تصویب قطعنامه و تصویب آن هنگامی صورت گرفت که احتمال پیروزی نهایی ایران در جبهه ها دوراز ذهن نبود و این قطعنامه با هدف حفظ صدام به تصویب رسید.

حتی اگردیپلمات‏های کشوردرصددانجام مذاکرات صلح می بودند، قطعاً حضور فعال آنها در این بین می‏توانست موجب تقویت موضع ایران در این گفت‌وگوها و تحمیل بیشتر شرایط کشور شود نه آنکه باسکوت خودتسلیم هویج‌های نظام بین‏ الملل شوند. درواقع بخش بین الملل وزارت امور خارجه گویا به این امرحساسیتی رانداشته است. این قسمت به صورت مستقیم با سازمان‌های بین المللی در ارتباط بود و افراد اصلی تشکیل دهنده این بخش بعدها به باند نیویورکی ها معروف شدند.بنابراین، اولین حرکت مؤثر این باند را می توان در بی تفاوت کردن مسئولین و در نهایت تصویب اجماع جهانی علیه ایران دانست.

با روی کار آمدن دولت سازندگی و چرخش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بسیاری از دیپلمات های اصولگرا مانند جوادمنصوری و حسین شیخ الاسلام به حاشیه رفتندو فضا برای حضورافرادی همچون کاظم پوراردبیلی، کاظم سجادپورو آقای خاص فراهم شد. آقای خاص  که زمان انقلاب و جنگ را در ایران حاضر نبود، رابطه بسیار خوبی بامحافل سیاسی و رسانه ای آمریکایی داشت.

بر اساس روایت‌ دیپلمات‌های وزارت امور خارجه، معاونت بین الملل از ورود هر فرد غریبه‌ای به درون مجموعه خود جلوگیری می‌کرد. حتی یک بار که ولایتی به پیشنهاد یکی از مشاوران خود قصد انتقال یک دیپلمات اصولگرا را به این مجموعه داشت، با جواب عجیب آقای خاص مواجه شد؛ آقای خاص تأکید می‌کند:«ما در بخش بین الملل همه باهم رفیق هستیم و یکدیگر را با اسم کوچک صدا می‌کنیم و ورود فردجدید گعده ما را به هم می‌ریزد

از همین رو به واسطه فعالیت و مشاورت های گعده مذکور، NPT درکشور دائمی می‌شود.رژیم شاهنشاهی در سال 1968 معاهده NPT را 25 ساله به امضا رسانده بود؛ با پایان این 25 سال با طرح دائمی کردن این موضوع در آژانس به یک باره سیروس ناصری با یک دست بلند کردن ساده تمامی منافع را به سخره می‌گیرد.

با رجوع به اسنادوزارت خارجه خواهیم یافت که رژیم پهلوی به عنوان یک نظام سرسپرده اعلام می‌کند که ایران هنگامی NPT را به صورت دائم امضا می‌کند که جامعه جهانی برای عاری ماندن خاورمیانه از سلاح اتمی تضمین بدهد.از همین رواست که رژیم صهیونیستی هرگز حاضر به پاسخگویی نبوده است چرا که اعتقاد دارد که این رژیم از ابتدا با عدم قبول NPT هیچ تعهدی را به جامعه جهانی نداده است.

در واقع ایران با پیوستن دائمی به NPT برای خود ضمن به همراه آوردن مسئولیت پاسخگویی هیچ‌گونه امتیازی را نیز دریافت نکرد. جالب‌تر آن است که برای دائمی کردن NPT هیچ‌گونه مجوزی از مجلس شورای اسلامی دریافت نشده بود و امضای سیروس ناصری آغازی برای چالش هسته‌ای کشور به حساب می‌آید. حتی برای دائمی کردن NPT هیچ مصوبه‌ای از هیأت دولت و شورای عالی امنیت ملی کسب نشد. البته از همین رو بود که نمایندگان جهانی سرمست از پیروزی بی تلفات خود کف مرتبی را برای سیروس ناصری نواختند.

با پیروزی خاتمی در انتخابات دوم خرداد 76 باند نیویورکی‌ها قدرت رادر وزارت خارجه قبضه می‌کند؛ جالب آن است که با روی کار آمدن خاتمی که از ابتدا به علت انتقاد از دولت قبلی حائز رأی بالایی شده بود،آقای خاص درجایگاه خود هیچ‌گونه لرزشی را حس نمی‌کند، دردولت خاتمی به واسطه برنامه‌ریزی باند نیویورکی‌ها استراتژی خلع سلاحی مطرح می‌شود.

در این دوره با شتاب عجیبی منع تولید وانبار بمب‌های خوشه‌ای، مین‌گذاری، شیمیایی و میکروبی به تصویب می‌رسدوجالب آن است که برای هر یک از آن‌ها امکان دریافت ده‌ها امتیاز از طرف غربی متصور بود اماتصویب یک طرفه این قراردادها تنهاباعث تحمیل بیشتر نظارت جهانی بر کشور شد؛ اما استراتژی آقای خاص هم چیزی نبود مگر اعتمادسازی. خلاصه این استراتژی هم همراهی باغرب جهت کسب اعتماد جهانی بود.

 

 

 
خواندن بیشتر ..

🔻یارانه 250 هزارتومانی؛ چرا و چگونه؟!

 

 

طرح پرداخت یارانه 250 هزار تومانی که این روزها از آن به عنوان یکی از کشفیات سایت انتخاب از برنامه انتخاباتی دکتر محمود احمدی نژاد در سال 96 یاد می شود ، طرحی قدیمی است که اولین بار در مصاحبه تلویزیونی رئیس جمهور سابق در سوم دی 1391 مطرح شد.
دکتر محمود احمدی نژاد در این مصاحبه گفت:" هدفمندی یارانه ها یک کار بنیادین بود و هم اکنون مردم 40 هزار تومان به عنوان یارانه نقدی دریافت می کنند که می توانیم 5.25 برابر این رقم را به مردم پرداخت کنیم بدون این که نقدینگی افزایش یابد."
منبع:
www.khabaronline.ir/detail/265597/Politics/parliament

🔸 همانگونه که ملاحظه شد، پرداخت یارانه 250 هزارتومانی، برنامه قدیمی دکتر احمدی نژاد برای دولت دهم بود.

🔻اما ساز و کار تامین منابع پرداخت یارانه 250 هزار تومانی چگونه طراحی می شود؟

به این موارد دقت فرمایید:

🔸در حال حاضر معادل 7.15 میلیون بشکه نفت و گاز در کشور تولید می شود.

🔸از این حجم تولید، 2 میلیون و 100 هزار بشکه نفت و گاز صادر می شود.

🔸از این حجم تولید، 5 میلیون و 50 هزار بشکه نفت و گاز در داخل مصرف می شود.

🔸 با احتساب قیمت 40 دلاری نفت در هر بشکه ، سالانه در داخل کشور بیش از 250 هزار میلیارد تومان انرژی مصرف می شود.

🔸اگر 10 درصد از این مبلغ، معادل 25 هزار میلیارد تومان، صرف بهینه سازی مصرف انرژی در کشور شود و 90 درصد آن بین 75 میلیون ایرانی باز توزیع گردد، به هر ایرانی ماهیانه 250 هزار تومان تعلق گرفته که با توجه به بعد خانوار در ایران ماهیانه یک میلیون تومان به هر خانواده ایرانی پرداخت خواهد شد.

🔸اجرای طرح پرداخت یارانه 250 هزار تومانی که در دولت دهم دنبال می شد، از یک سو فقر را بطور کامل در ایران ریشه کن کرده و از سوی دیگر با سه برابر شدن اعتبارات بهینه سازی مصرف انرژی در کشور از مجرای این طرح، زمینه مهار مصرف 4 برابری انرژی در ایران در قیاس با متوسط جهانی نیز هموار می گردد.

 

خواندن بیشتر ..

زیان ۱۵۰ هزار میلیاردی ۷۰۰ روز اخیر را چه کسانی بر بورس تحمیل کردند؟ + نمودار

 
 
دولت بهار: با گذشت دو سال از جلسه تیم مذاکره کننده هسته ای با مدیران بازار سرمایه هنوز هیچ کس از جزئیات این جلسه و دلایل سقوط بورس بعد از جلسه خبری ندارد.
  

به گزارش دولت بهار به نقل از نسیم، 14 دی ماه سال 1392 خبری کوتاه در برخی رسانه ها منتشر شد که حکایت از جلسه تیم مذاکره کننده هسته ای با مدیران و برخی فعالان بازار سرمایه داشت. البته خبر به جزییات مطالب مطرح شده در جلسه هیچ اشاره ای نداشت و فقط یک عکس از شرکت کنندگان در آن جلسه منتشر شد. افراد شرکت کننده در این جلسه از آن زمان تاکنون هیچ اظهارنظری درباره جزییات و مسایل مطرح شده نکرده اند، که ابهامات و گمانه زنی ها درباره این جلسه مشکوک را بیشتر کرده است. این موضوع حتی در مجلس نیز از طرف برخی نمایندگان پیگیری شد و وزیر اقتصاد که درباره این جلسه مورد سوال قرار گرفته بود با فرافکنی و هیاهوی رسانه ای مدعی شد که این سوال با هدف دشمنی با تیم مذاکره کننده هسته ای صورت گرفته و ربطی به ایشان ندارد.

بورس تهران پس از روی کار آمدن دولت روحانی از 12 مرداد سال 92 ظرف مدت کوتاهی با دعوت روحانی از مردم برای سرمایه گذاری در بورس تهران رشدهای خیره کننده ای را شاهد بود. بطوریکه هر روز رسانه های حامی دولت تیترهای مختلفی درباره رکورد زنی بورس منتشر می کردند و ورود سرمایه مردمی به این بازار را نشانه اعتماد مردم به دولت تدبیر و امید و حمایت از تغییر روند دیپلماسی کشور در پرونده هسته ای عنوان می کردند. اما پس از مدت کوتاهی از توافق ژنو، مشخص شد که این موارد فریبی بیش نبوده تا بخشی از دارایی مردم در این بازار با شعار رونق اقتصادی و برداشته شدن تحریمها وارد بورس شود و بعد از ورود پولها برنامه دیگری در دست اجرای مجریان این بازی قرار داشته است.

برنامه ای که ظاهرا برخی از ارکان بورس تهران و تیم مذاکره کننده هسته ای از آن باخبر بودند و بصورت کاملا هماهنگ شده آنرا در بورس تهران پیاده کردند و تنها مردمی که به دعوت روحانی به بازار سرمایه ورود کرده بودند بی خبر از همه جا سرمایه هایشان را در گردابی وارد کردند که اکنون کابوس روز و شب آنها شده است. جلسه تیم مذاکره کننده هسته ای با مدیران بازار سرمایه در 14 دی‌ ماه نقطه عطف بزرگترین رانت در اقتصاد کشور و بورس تهران است که امروز حتی خوشبین ترین افراد به دولت تدبیر و امید و تیم مذاکره کننده هسته ای نیز نمی توانند از کنار این جلسه که جزییات آن هیچوقت منتشر نشد، ساده عبور کنند.

نکته جالب آنکه تمام اقتصاد دانان و رسانه های حامی دولت پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات خرداد 92 که شاخص بورس تهران حوالی 40 هزار واحد بود تا دیماه 92 که شاخص به 90 هزار واحد نزدیک شد مدام از دستاورد دولت تدبیر و امید در بازار سرمایه می گفتند و رکوردهای خیره کننده آن را ناشی از استقبال مردم از دعوت رئیس جمهور برای ورود سرمایه ها به بورس تهران می دانستند و رشد شاخص ها را به مذاکرات هسته ای و توافق ژنو گره می زدند. اما پس از جلسه تیم مذاکره کننده هسته ای با مدیران بازار سرمایه در 14 دیماه 92 و آغاز سقوط بورس تا کنون که شاخص بورس تقریبا 50% کاهش یافته و ارزش بازار سرمایه نیز 150 هزار میلیارد تومان کمتر شده است، مدعی اند که مسئول وضعیت فعلی بورس تهران دولت تدبیر و امید نیست ! و دولت احمدی نژاد عامل ایجاد این سقوط آزاد شاخص ها و نابود شدن سرمایه های مردم در بورس است.

در فاصله مرداد ماه تا دی ماه سال 92، رشد شاخص ها و ورود سرمایه به بورس تا حدی اوج گرفت که رییس جمهور روحانی زمانیکه قیمتها به بالاترین مقدار خود در آن زمان رسیده بود، در بخشنامه ای به معاون اول دولت دستور داد تا سهام دولت در برخی شرکتهای فعال در بازار سرمایه بصورت خرد و غیر بلوکی در بورس تهران عرضه شود و پس از این دستور نیز بازار شاهد عرضه های چند صد میلیون سهمی در نماد بسیاری از این شرکتها بود. و خریدار این سهام کسانی نبودند جز مردمی که با وعده توافق هسته ای و برداشته شدن تحریمها در بالاترین قیمتها خریدار سهام دولتی و غیر دولتی در بورس تهران شدند و اکنون شاهد نابودی تمامی سرمایه خود در این بازی هستند.

اما خروج یکباره پولها از بورس تهران بلافاصله پس از جلسه 14 دی ماه تیم مذاکره کننده هسته ای و مدیران بازار سرمایه شدت گرفت ، بطوریکه در برخی روزها ارزش معاملات به بیش از چند صد میلیارد تومان هم رسید، این در حالی است که پس از خروج هماهنگ و یکباره جریان پولی پس از جلسه مذکور ، ارزش معاملات روزانه بورس تهران با بلوک های متعددی که مدیریت بازار برای بالا نگه داشتن شاخص بورس بصورت صوری رد و بدل می کند، حتی به 100 میلیارد تومان هم نمی رسد.

پس از این خروج سریع پولها از بورس تهران، رییس وقت سازمان در مقابل اعتراض سهامداران و فعالان بازار سرمایه که در این بازی گرفتار شده بودند مدعی شد که پولها از بازار خارج نشده، بلکه پارک شده است ! حتی همین پارک پول نیز هرچند که توجیه اقتصادی و عقلانی برای وضعیت بازار به شمار نمی رود، خود نشان دهنده حرکتی کاملا هماهنگ در بورس تهران است که بلافاصله پس از توافق ژنو و جلسه تیم مذاکره کننده هسته ای با مدیران بازار سرمایه صورت گرفته است.

روند خروج پول در بورس تهران نه تنها پس از توافق ژنو بلکه در مقاطع زمانی تمدید توافق ژنو ، بیانه لوزان و برجام نیز ادامه داشت و حتی خریداران سهام در این مقاطع زمانی نیز بلافاصله با کاهش قیمتها و نابودی سرمایه های خود مواجه شدند.

اما حالا و با گذشت دو سال از جلسه اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای مدیران بازار سرمایه پاسخ به چند سوال می تواند ابهامات زیادی را در این خصوص مشخص کند. سوال اول این است که چرا دولت و مشخصا رئیس جمهور در یک اقدام بی سابقه با دادن آدرس غلط به مردم از آنها دعوت کردند تا در بورس سرمایه گذاری کنند؟

سوال دوم در خصوص جلسه دو سال قبل مسئولان تیم مذاکره کننده با مدیران بازار سرمایه است. به هیچ وجه مشخص نیست در برهه ای که توافق ژنو امضا شده بود چه لزومی داشت که مسئولان بازار سرمایه با اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای دیدار کنند؟ اگر این جلسه یک جلسه عادی و برای هماهنگی بیشتر بود، چرا در دو سال اخیر هیچ کدام از حاضران جزئیاتی را از آن مطرح نکرده اند؟

سوال بعد این است که چرا حتی پس از سقوط شاخص ها در بورس تهران برخی مسئولان ازجمله وزیر اقتصاد و رسانه های حامی دولت مدعی شدند بورس تهران حباب داشته، اما زمانیکه شاخص بورس با دعوت روحانی از مردم برای سرمایه گذاری در بورس و وعده توافق هسته ای هر روز رکورد میزد، نه تنها هشداری برای ایجاد حباب مطرح نمی کردند بلکه رشدهای خیره کننده را دستاورد دولت تدبیر و امید و نتیجه توافق هسته ای می دانستند؟ آیا این مصداق عدم صداقت دولتمردان با مردم نیست؟

اما چرا رییس جمهور در زمانیکه قیمتها در بورس تهران به اوج خود رسیده بود، دستور فروش سهام دولتی در بورس تهران را صادر کرد و پس از آن با فاصله کوتاهی سقوط شاخص ها و ارزش سهام در بازار سرمایه رقم خورد؟ در حالیکه دولت در این 2 سال به شدت در مقابل خصوصی سازی مقاومت می کند. آیا این تحولاتی کمی مشکوک نیست؟

چرا پس از سقوط بورس تهران برخی مسئولان ازجمله وزیر اقتصاد مدعی شدند که بورس تهران حباب داشته، در حالیکه در زمان رشد آنرا نشانه موفقیت دولت و اعتماد مردم به دولت و نتیجه مذاکرات هسته ای می دانستند. و حتی  در این دو سال با اینکه می دانستند روند خروج پولها از بازار سرمایه ادامه دارد بازهم در برخی مقاطع مردم را به خرید سهام دعوت کرده اند؟

اینها سوالاتی است که پاسخ به آنها بسیاری از ابهامات را در این زمینه روشن می کند. باید دید دولتمردان چه پاسخی را در برابر این سوالات خواهند داد؟

   
خواندن بیشتر ..

تداوم یاوه سرایی سایت اکبر

 
جریمه و رد مال 11 میلیون دلاری پسر رشوه گیر و اختلاسگر رفسنجانی هم جزو خسارات احمدی نژاد برای انقلاب است؟!
 
جریمه و رد مال 11 میلیون دلاری پسر رشوه گیر و اختلاسگر رفسنجانی هم جزو خسارات احمدی نژاد برای انقلاب است؟!دولت بهار: سایت اکبر هاشمی رفسنجانی بدون اشاره به دلایل شکست تاریخی وی از دکتر محمود احمدی نژاد در انتخابات 84 و بدون اینکه پاسخ بدهد چرا پسر رشوه گیر و اختلاسگرش را کنترل نکرده تا آبرویش را نبرد، باز هم به یاوه سرایی پرداخت و از خسارات دولت نهم و دهم گفت و اینکه چرا "بعضی ها" هنوز دل در گروی احمدی نژاد دارند!
  

به گزارش دولت بهار،  سایت اکبر هاشمی رفسنجانی بدون اشاره به دلایل شکست تاریخی وی از دکتر محمود احمدی نژاد در انتخابات 84 و بدون اینکه پاسخ بدهد چرا پسر رشوه گیر و اختلاسگرش را کنترل نکرده تا آبرویش را نبرد، باز هم به یاوه سرایی پرداخت و از خسارات دولت نهم و دهم گفت و اینکه چرا "بعضی ها" هنوز دل در گروی احمدی نژاد دارند!

خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی هاشمی درباره دیدار جمعی از دبیران احزاب، مدیران مسئول مطبوعات، معلمان و فعالان سیاسی استان خوزستان نوشت:" ...حرف بعدی آقای هاشمی روایت خسارتهایی بدتراز جنگ است. خساراتی که در دوران احمدی نژاد به انقلاب زده شد که هم عمق آن بیشتر بود و هم گستردگی اش. عمق آن بیشتر بود، چون به ریشه اعتقادات مردم زد. گستردگی هم بیشتر بود، چون تمام ارکان نظام را مشمول آن کرد. هاشمی از احمدی نژاد نمی گوید تا او را مواخذه کند. حرف هاشمی با حامیان اوست. با تقدیس کنندگان او. با آنها که از آبروی صداوسیما و نهادهای نظامی تا شورای نگهبان و نمازجمعه ها را جملگی به پای او ریختند. با تعبیرهایی که هوش از سر همه می برد. تعبیر نبود که تقدیس بود. با همان تقدیس ها بود که احمدی نژاد موفق شد بالاترین خسارت را به انقلاب و مردم و روحانیت بزند. به جایگاه ولایت فقیه بزند. به حرمت مراجع بزند و در نهایت به آستان مقدس امام زمان(عج) بزند. جالب است که تمام این خسارات هم در پناه تصدیق ها و تاییدات و اخذ صلاحیتها از سوی روحانیت زده شد!. آقای هاشمی وقتی از حق الناس می گوید، از همین جاها می گوید. از فتنه هم که می گوید، از همین کارها می گوید. وگرنه در انتخاباتی که همه چیزش درست باشد هم حق الناس سر جایش می ماند و هم فتنه ایجاد نمی شود. جالب است که آنها که همه ی آبروی خود و انقلاب را به پای احمدی‌نژاد ریختند، نه تنها از تقدیس های خود، تبری نمی جویند و استغفار نمی کنند، بلکه بعضی‌ها هنوز هم دل در گروی او دارند و پایدار بر خطای خویش مانده اند. تمام مشکل برخی آقایان با هاشمی هم در همین است. آینه چون نقش تو بنمود راست/ خود شکن، آینه شکستن خطاست."

گزارش دولت بهار حاکی است، دکتر احمدی نژاد در مناظره تاریخی با موسوی، جمله ای گفت، "...پسران آقای هاشمی چکار می کنند؟...پرونده استات اویل که پشت  اش پسر آقای هاشمی است..." شش سال بعد از آن مناظره، مهدی هاشمی رفسنجانی با تمام ملاحظات و تخفیفات، به دلیل دریافت رشوه و اختلاس، به پرداخت جریمه و رد مال 11 میلیون دلاری محکوم شد و اکنون در اوین آب خنک می خورد.

حال باید از رفسنجانی پرسید که وقتی از خسارات احمدی نژاد حرف می زند منظورش کدام خسارات است؟ آیا جریمه و رد مال دلارهایی که جونیور بالاکشیده را هم جزو خسارات احمدی نژاد برای انقلاب می داند؟!

رفسنجانی بهتر از هرکسی می داند که اگر انتخابات 84 صدبار هم تکرار شود، باز هم مردم به آهنگرزاده سمنانی رای خواهند داد و خوب می داند که اگر آن مرد پایش به انتخابات بعدی برسد، سرنوشت رقبا بهتر از سرنوشت رفسنجانی 84 نخواهد بود، از این روی تمام تلاش خود را به کار بسته تا کابوس 84 و 88 تکرار نشود.

   
خواندن بیشتر ..

ایرانی که مجله تایم می‌پسندد + تصاویر

 

«ایران ۲۰۲۵؛ چگونه دهه آینده‌اش، دنیا را تغییر خواهد داد.» ولی هر چه از دو هفته پیش بیشتر دقت می‌کنم و به عکس‌ها خیره می‌شوم، به چنین نتیجه‌ای نمی‌رسم. وقتی عکس‌ها را با زیرنویس‌هایش مقایسه می‌کنم، بیش از پیش به این نتیجه نمی‌رسم. گویی عکس‌ها در کنار متن‌هایش، یک «متناقض نما» در حد اعلای خود است.

 شش عکس است و یک جلد؛ در مجموع هفت عکس. کلا حرف‌ها را باید در این هفت عکس بگوید. پس عکاس همه را دعوت می‌کند تا از تک تک عناصر و نشانه‌های داخل قاب، به حرفهایش گوش کنیم. عکس روی جلد از همه مهم‌تر است هم چون جلد هفته نامه تایم صدها هزار برابر محتوای داخلش در فضای مجازی بازنشر می‌شود و نیز چون هویت آن شماره هفته نامه را مشخص می‌کند.

عنوان روی جلد این است: «ایران ۲۰۲۵؛ چگونه دهه آینده‌اش، دنیا را تغییر خواهد داد.» ولی هر چه از دو هفته پیش بیشتر دقت می‌کنم و به عکس‌ها خیره می‌شوم، به چنین نتیجه‌ای نمی‌رسم. وقتی عکس‌ها را با زیرنویس‌هایش مقایسه می‌کنم، بیش از پیش به این نتیجه نمی‌رسم. گویی عکس‌ها در کنار متن‌هایش، یک «متناقض نما» در حد اعلای خود است! یعنی من این گونه می‌بینم که «ایران ۲۰۲۵؛ چگونه ایران در دهه آینده، تغییر خواهد داد...» و بلکه فراتر، «چگونه آمریکا، جمهوری اسلامی ایران را در دهه آینده استحاله خواهد کرد».

مجله تابم // در حال ویرایش
دودها واقعی‌اند و عکس هوشمندانه از عوامل طبیعی محیطی در خدمت به تصویر کشیدن و انتقال حس مد نظرش بهره برده است

دو عکس از ۷ عکس انگار واقعی نیست؛ ولی... خب عکس‌ها کاملا واقعی‌اند .دودها واقعی‌اند و عکس هوشمندانه از عوامل طبیعی محیطی در خدمت به تصویر کشیدن و انتقال حس مد نظرش بهره برده است.

مجله تابم // در حال ویرایش
ما هم دیروز را در تصویر دفاع مقدس می‌بینیم، هم امروز را در مابقی تصاویر، با این تفاوت که امروزی را می‌بینیم که مجله تایم دوست دارد

عکاس، خانم نیوشا توکلیان، کسی است که از یک سو ایرانی است و طبیعتا ایران و ایرانی بودن را زندگی کرده و از طرف دیگر، همسر تامس (توماس) اردبرینک، روزنامه نگار ۳۹ ساله امریکایی است که دبیر ستون ایران روزنامه نیویورک تایمز است. پس عکاس هم ایران را می‌شناسد، هم آمریکا را می‌شناسد، هم گذشته ایران را، هم حال ایران را، هم نگاه آمریکا به ایران را، هم نگاهی که آمریکا دوست دارد به ایران داشته باشد، هم نگاهی که آمریکا دوست دارد تا دنیا به ایران داشته باشد و خلاصه بهتر از هر کسی می‌تواند ایران را آن طور که آمریکا و تایم می‌پسندد به تصویر کشد.

مجله تابم // در حال ویرایش
عکاس، خانم نیوشا توکلیان همسر تامس (توماس) اردبرینک، روزنامه نگار ۳۹ساله امریکایی که دبیر ستون ایران روزنامه نیویورک تایمز است

عکس‌ها را که تماشا می‌کنی، با خود می‌گویی که این عکس‌ها دیروز ایران است، یا امروزش یا فردا؟ پاسخ این است که از دیروز تا فردا! ما هم دیروز را در تصویر دفاع مقدس می‌بینیم، هم امروز را در مابقی تصاویر، با این تفاوت که امروزی را می‌بینیم که مجله تایم دوست دارد تا ما ببینیم. یک ایرانی، ایران را فقط این عکس ها نمی‌بیند، اما اگر بنا باشد تا بینشی از جامعه ایران با این عکس‌ها به مخاطبان خورانده شود، تصویری است از بخشی از جامعه ایران؛ آن بخشی که تایم می‌پسندد.

کم‌تر ایرانی‌ای است که با تماشای این عکس‌ها، حس مثبتی به جامعه و کشورش پیدا کند. حس‌های پیچیده و تو در تویی که بعد از تماشای عکس‌ها به ما یورش می‌آورند، زاید الوصفند، ولی شاید بتوان چنین تعابیری را برای تقریب معنای‌شان به کار برد؛ یک ایران مغموم، یک غم مبهم، یک ابهام پر از دوگانگی، یک دوگانگی آزار دهنده، آزاری ناشی از تناقضهایی که حین گیر افتادن بین گذشته و آینده و بین فرهنگ اسلامی و غرب زدگی.

مجله تابم // در حال ویرایش
این عکس فضای بوی عزا و اسلام و معنویت نمی‌دهد؛ بلکه انگار بیشتر پوسته‌ای مانده، پوسته‌ای از عزاداری، پوسته‌ای از اسلام، پوسته‌ای از حجاب

 

فضای به تصویر کشیده شده در عزاداری‌های محرم، بیش از آن که معنوی و اسلامی باشد، دخانی و خرافی است. یک دختر جوان با ظاهری که بدتر از بی‌حجابی است و با صورتی که مناسب شرکت در مراسم عروسی است، خود را تزئین کرده برای مراسم عزاداری و دارد شمع روشن می‌کند. پسری هم با گردن بند طلا کنار او نشسته و دارد تماشا می‌کند. دختر دیگری هم با آرایشی خیلی تند در گوشه قاب دیده می‌شود که انگار او هم دارد شمع روشن می‌کند. فضای بوی عزا و اسلام و معنویت نمی‌دهد؛ بلکه انگار بیشتر پوسته‌ای مانده، پوسته‌ای از عزاداری، پوسته‌ای از اسلام، پوسته‌ای از حجاب و اگر یک دختر آمریکایی و اروپایی این عکس‌ها را ببیند، می‌گوید این ها چرا این قدر آرایش می‌کنند و باید برای او توضیح دهی که چطور ممکن است مسلمانی با چنین ظاهری در حال عزاداری برای امام حسین است.
و بعد باز باید برای او بیشتر توضیح دهی که حجاب در اسلام واجب و آرایش کردن در منظر نامحرم برای زنان حرام است و امام حسین (ع) برای احیاء‌ امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده ولی این‌ها رفتار و ظاهرشان پر از منکر و گناه است و آماده‌اند برای امام حسین (ع) شمع روشن کنند. جوان اروپایی مسیحی با شنیدن این حرف‌ها احتمالا خواهد گفت که: «پس این‌ها هم مثل ما بعضی وقت‌ها می‌روند کلیسا و قبل و بعدش هم خیلی تاثیری در رفتارشان نمی‌کند، با این تفاوت که ما در کلیسا ظاهرمان از این ها ساده تر است».

مجله تابم // در حال ویرایش
آرش فیاضی، قهرمان بدن‌سازی که در استخر در حال شنا کردن است

عکاس، زننده‌ترین ظواهر را در عزاداری تاسوعا و عاشورا به تصویر کشیده. عکس‌های دیگر نیز به توضیح و تفصیل عکس فوق قابل توضیح هستند؛ از عکس آرش فیاضی، قهرمان بدن‌سازی که در استخر در حال شنا کردن است،‌ یا عکس رقص مردها زیر دود و رقص نور قرمز در یک مراسم عروسی، تا عکس آن زن تکیه داده به دیوار حسینیه و عکس دیگری که دختری جوان در دودها ایستاده و در توضیح عکس آمده که زنان از میان دود اسفند عبور می‌کنند تا از چشم بد در امان باشند. همه را می‌توان با توضیحی از جنس توضیح فوق ضمیمه کرد، اما می‌شود تکرار مکررات.

مجله تابم // در حال ویرایش
جوانی که ظاهرش با جوانان اروپایی و آمریکایی چندان توفیری نمی‌کند، برای به تصویر کشیدن دوگانگی‌های درونی ایرانی‌ها

ایرانی دخانی، ایرانی مغموم، جوانی که ظاهرش با جوانان اروپایی و آمریکایی چندان توفیری نمی‌کند، دوگانگی‌های درونی ایرانی‌ها، پیچیدگی رفتاری یک ایرانی، بخشی از سیگنال‌های منفی‌ای است که پس از تماشای عکس‌ها به ذهن مخاطب مخابره می‌شود.

ایرانی که مجله تابم می‌پسندد + عکس // در حال ویرایش
ایرانی مغموم، خشی از سیگنال‌های منفی‌ای است که پس از تماشای عکس‌ها به ذهن مخاطب مخابره می‌شود

و اما عکس جلد؛ عکس جلد آرزوی آمریکاست و طمع آمریکا از جهان زیست جوان ایرانی. دختری که هنوز نوجوان است ولی بیش از یک دختر جوان آمریکایی آرایش کرده و چقدر عکاس بی‌رحمانه اِلمان آرایش دختران جوان را در عکس‌هایش به رخ کشیده. دختر به افق‌های دور خیره شده. انگار دارد بادبادکش را نظاره می‌کند که چگونه اوج می‌‎گیرد. بادبادک آرزوهای دختر در قاب نیست؛ فقط نخ بادبادک را در دستش می‌بینیم. شال روی سر هیچ شباهتی به حجاب ندارد؛ از آن حجاب‌هایی است که اگر نباشد، جذابیت ظاهری دختر کاهش می‌یابد.

 

مجله تابم // در حال ویرایش
عکس جلد آرزوی آمریکاست و طمع آمریکا از جهان زیست جوان ایرانی

این جامعه‌ای است که از دفاع مقدس، به روایت عکس‌های تایم، رسیده به این وضع؛ و این ۲۰۲۵ است که تایم آرزو می‌کند در کل ایران همه گیر شود و آن وقت، دوباره این سوال، در ذهنم بر می‌خیزد و می‌پرسد: «اجازه! الآن به نظر تایم، ایران دنیا را تکون داده یا دنیا ایران را پکونده؟» و من سربسته این گونه پاسخ می‌دهم: وقتی رهبری می‌گویند«چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام "جمهوری اسلامی" و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمین‌کننده‌ اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه‌ قدرت جهانی باشد.» یعنی همین. ایران مطلوب آن‌ها، جمهوری اسلامی پوک است که جامعه‌اش اسلامی نیست و فقط ظواهر اسلامی به نحوی تشریفاتی و تزئینی باقی می‌ماند.

خواندن بیشتر ..

دادگاه، اسناد مذاکره روحانی با مقام اسرائیلی را در سال 65 تأیید کرد

دست خالی دولت و تایید اسناد 400 صفحه ای عباسی
دادگاه، اسناد مذاکره روحانی با مقام اسرائیلی را در سال 65 تأیید کرد
نویسنده : دکتر حسن عباسی

چندماه قبل بود که حسن عباسی در یک افشاگری با ارائه اسناد گفت حسن روحانی در سال 65 با فردی از مقامات اسرائیلی مذاکراتی انجام داده و در آن مذاکرات از انعطاف غرب با امام خمینی گلایه کرده و درخواست افزایش فشارها به ایران را داشته تا آنها بتوانند به جنگ ایران و عراق خاتمه دهند! این سخنان عباسی با واکنشهای گسترده رسانه ها در تایید و تکذیب این خبر همراه بود. اما هفته گذشته دکتر عباسی  درخصوص شکایت دولت یازدهم از ایشان بخاطر افشای مذاکرات حسن روحانی در سال 1365 با فردی اسرائیلی و حکم دادگاه در خصوص این شکایت اظهار داشت که دادگاه حکم تبرئه ام را صادر کرد. زمانی که این بحث را مطرح نمودیم پیش بینی کردیم که دو احتمال وجود دارد. اولین احتمال این بود که اگر مقامات دولتی این مذاکره را تکذیب کنند ما به دهان اسرائیل زده ایم و آنها را محکوم می کنیم که چرا چنین شایعه ای را منتشر می کنید و احتمال دوم این که اگر دوستان این اظهارات را تکذیب نکنند مشخص می‌شود که قضیه ای وجود دارد که متاسفانه اتفاق دوم رخ داد. عباسی افزود: آنان به جای تکذیب کردن این موضوع آن را نشر دادند و سایت‌های هم سو با دولت سر و صدایی راه انداختند و در نهایت شکایت کردند. در ماه رمضان به دادگاه رفتیم و اسنادی را که در اختیار داشتیم ارائه دادیم. اسناد ما حدودا شامل 400 صفحه به زبان های عبری، عربی، انگلیسی و فارسی بود و در نهایت دادگاه حکم به تبرئه ما داد. رییس اندیشکده یقین در پایان خاطر نشان کرد: در حالیکه دوستان فکر می کردند ما بدون سند و مدرک صحبت می کنیم، در نهایت مشخص شد که آقایان مذاکرات ویژه ای انجام داده اند!

خواندن بیشتر ..

دکل گمشده زنگنه در جیب اصلاح طلبان پیدا شد

 

|روزهای تلخ بیژن زنگنه که پس از صدور حکم محکومیت چند تن از نزدیکانش بابت فساد عظیم کرسنت و لو رفتن نقش اصلاح‌طلبان در فساد دکل شروع شده بود، با افشای اختلاس عظیم در وزارت نفت تحت امر وی به اوج خود رسید.
هفته گذشته رئیس سازمان بازرسی کل کشور پرده از اختلاس ۱۶۰ میلیارد تومانی در وزارت نفت برداشت.
 ناصر سراج گفت: وزارت نفت به فردی نفت داده تا بفروشد و پول آن را به این وزارتخانه بازگرداند. متأسفانه وزارت نفت به هر علتی موفق به وصول ۱۶۰ میلیارد تومان از طلب خود از این فرد نشد. سراج افزود: این متهم از کشور متواری و به کانادا پناهنده شده است. وی گفت: با بررسی‌هایی که در سازمان بازرسی و در فضای سایبری انجام شد، خوشبختانه توانستیم نزدیک به ۶۰ میلیارد تومان از این مبلغ را بازگردانیم. سراج افزود: این ۶۰ میلیارد تومان در اختیار افرادی قرار گرفته بود که تبدیل به ماشین‌های آخرین مدل، خانه‌های آن‌چنانی و وسایل دیگر شده بود. وی ابراز امیدواری کرد با ارتباطاتی که داریم بتوانیم بقیه این پول را به کشور بازگردانیم.
لازم به ذکر است طی ماه‌های اخیر برخی رسانه‌ها از همکاری وزارت نفت دولت یازدهم با دلالان مشابه بابک زنجانی رونمایی کرده بودند.
به نظر می‌رسد فردی که رئیس سازمان بازرسی گوشه‌ای از تخلف وی را افشا کرده، یکی از همین دلالان دوره زنگنه باشد. آنچه که درباره این فساد، قطعی است این است که این تخلف در دولت یازدهم رخ داده و هیچ ربطی به دولت قبل ندارد. ظاهراً رقم فساد که توسط این دلال نفت و فراورده صورت گرفته نزدیک به بدهی بابک زنجانی است. همچنین در این پرونده نقش برخی از مسئولان ارشد در شرکت ملی نفت ایران مشهود است. از آنجا که نهادهای امنیتی و نظارتی پیگیر این پرونده هستند، امیدواریم این پرونده همچون کرسنت از سوی دولت، امنیتی نشود و اسامی متخلفان علنی شود.
لازم به یادآوری است اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی وعده داده بود که اگر تخلف مشابه بابک زنجانی در دولت یازدهم رخ دهد،‌ او و زنگنه استعفا خواهند داد.
فساد دکل دامن اصلاح طلبان را گرفت
از سوی دیگر، طی یک سال اخیر بیژن زنگنه با مطرح کردن ماجرای گم شدن یک دکل نفتی تلاش کرد افکار عمومی را نسبت به فساد پرونده کرسنت، به یک مفسده بسیار کوچک‌تر منحرف سازد؛‌ اما مطمئناً او تصور نمی‌کرد با پیگیری دستگاه قضایی سرانجام رد پای وابستگان جریان اصلاحات و یکی از مدیران منصوب خود او در این پرونده باز شود.
با بازداشت پسر عطاءالله مهاجرانی به عنوان یکی از دلال اصلی پرونده فساد مربوط به خرید یک دکل نفتی و تغییر رئیس حراست وزارت نفت که از سوی زنگنه منصوب شده بود، تیری که زنگنه برای منحرف ساختن افکار عمومی از فساد کرسنت پرتاب کرده بود، مجدداً به خود او و هم‌جناحی‌هایش بازگشت.
هرچند پس از اظهارات زنگنه درباره گم شدن یک دکل نفتی همه توجهات در این فساد اقتصادی به سمت دولت نهم و دهم معطوف شده بود، ولی پس از مدتی زوایای پنهان دیگری از این پرونده آشکار شد و البته توجه رسانه‌های حامی دولت که تا پیش از این سعی در بزرگ جلوه دادن این فساد در دولت گذشته داشتند، به پرونده دکل گمشده کم شد زیرا متوجه شدند دلالان اصلی این ماجرا افراد منتسب به طیف اصلاحات و مدیران دولت یازدهم هستند.
سکوت زنگنه پس از یک بازداشت
رسانه‌های حامی دولت طی چند ماه اخیر، ماجرای گم شدن یک دکل نفتی را که از سوی زنگنه مطرح شد، مصداق یکی دیگر از فسادهای نفتی دولت قبل معرفی کردند. تیرماه امسال اما روند پرونده دکل گمشده نفتی تغییر محسوسی کرد یعنی از زمانی که اسناد مربوط به نقش پسر وزیر ارشاد دولت اصلاحات در قرارداد دکل نفتی مفقود شده منتشر شد.
محمدحسن مهاجرانی فرزند عطاءالله مهاجرانی وزیر اسبق ارشاد در دولت اصلاحات همان آقازاده‌ای بود که با همکاری برخی دلالان نفتی، در بسته شدن قرارداد دکل نفتی نقش‌آفرینی جدی داشت.
محمدحسن مهاجرانی در روزهای ابتدایی طرح نامش در قرارداد دکل نفتی، با ارسال تکذیبیه‌هایی به رسانه‌های مختلف سعی کرد پای خود را از این ماجرا بیرون بکشد ولی مدارک مختلفی که بعدها منتشر شد، نقش وی را در این قرارداد، واضح‌تر می‌کرد.
در نهایت محمدحسن مهاجرانی اواخر آبان ماه در حالی که قصد خروج از کشور را داشت توسط دستگاه قضایی بازداشت شد تا ابعاد مختلف دکل گمشده نفتی که روزنامه‌های حامی دولت چندین هفته از آن برای حمله به جریان اصولگرا استفاده کردند، مشخص شود. علاوه بر رسانه‌های حامی دولت، زنگنه نیز که در این ماجرا ابتدا در نقش مدعی بیت‌المال حاضر شده بود که مثلاً به این فساد رخ‌داده در دولت قبل رسیدگی شود، مدت‌ها است سکوت پیشه کرده است.
فورچانا؛ دکلی گمشده!
شهریورماه سال 93 درست 10 ماه قبل از آنکه رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت جنجال‌های رسانه‌ای خود پیرامون دکل نفتی را کلید بزنند، توسط رسانه‌های اصولگرا خبری درباره دکل حفاری نفتی موسوم به فورچانا منتشر شد؛ خبری که حکایت از پیگیری دو نهاد نظارتی برای پیدا کردن دکل نفتی 78 میلیون دلاری داشت.
رو کردن فساد دکل برای رهایی از استیضاح
در حالی که زنگنه و رسانه‌های حامی وی تا مدت‌ها نسبت به ماجرای دکل بی‌تفاوت بودند، چند ماه پیش به دنبال انتشار خبر جمع‌آوری امضا برای استیضاح زنگنه بود که ناگهان آن‌ها کشف کردند یک دکل نفتی گم‌شده و سیل اخبار و مصاحبه با افراد مرتبط و غیر مرتبط و تولید سناریوهای تخیلی و طنز و امثال آن به صورت کاملاً خودجوش به این رسانه‌ها سرازیر شد. نکته جالب اینجا است که بعضاً افرادی مورد مصاحبه قرار گرفتند و در این باره فیلم‌نامه تهیه کردند که خود پرونده‌های متعدد اقتصادی در مراجع قضایی داشته و دارند. رسانه‌های حامی دولت در حالی دکل حفاری گمشده (فورچونا) را در رأس اخبار خود قراردادند که مدت‌ها قبل از خرید این دکل توسط مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی، این شرکت یک دکل حفاری دیگر را در زمان تصدی یکی از مدیران عامل اسبق شرکت تأسیسات دریایی خریداری کرده است اما این دکل نیز ظاهراً سرنوشت مشابهی داشته است.
برخوردهای دوگانه در برخورد با پرونده دکل گمشده با انتشار اسناد بیشتر از دست داشتن فرزند محمدحسن مهاجرانی در آن بیشتر نمایان شد و تقریباً هیچ کدام از رسانه‌های حامی دولت به دخالت فرزند وزیر ارشاد دولت اصلاحات نپرداختند.
ردپای پسر وزیر اصلاحات؛ آقازاده‌ای با سهم 40 درصدی
پس از افشای ماجرای دکل‌های نفتی اسامی افراد مختلفی مطرح شد؛ از مدیران سابق شرکت تأسیسات دریایی تا دلال‌های مشهور نفتی. بر اساس اطلاعات منتشرشده از این پرونده، رضا مصطفوی طباطبایی دلال اصلی خرید دکل نفتی بود که از طریق فردی به نام عمر کامل السواده دکل نفتی فورچانا را خریده و به ایران منتقل کند.
 نکته قابل تأمل اینکه برای طباطبایی در جریان دلالی و پرداخت رشوه شرکت کرسنت توسط «ع.ت» نیز پرونده‌ای تشکیل شده بود. مسئولان سابق شرکت تأسیسات دریایی نیز می‌گویند طباطبایی پیش از این نیز در جریان دلالی دکل نفتی دیگری برای تأسیسات دریایی نقش داشته است. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود؛ در ادامه علاوه بر مدیران سابق و اسبق تأسیسات دریایی، پای دو مهره کلیدی دیگر یعنی آقازاده وزیر دولت اصلاحات نیز به ماجرای دکل گمشده باز شد. خبرگزاری فارس برای اولین بار متن یک قرارداد میان فرزند عطاالله مهاجرانی و طباطبایی را منتشر کرد که بر اساس متن آن، سهمی کلان از قرارداد به فرزند وزیر دولت اصلاحات اختصاص پیدا می‌کرد.
بر اساس این قرارداد، طباطبایی متعهد شده است برای اخذ تسهیلات و کلیه خدمات بانکی اعم از وام‌های کوتاه‌مدت، بلندمدت، سرمایه در گردش، گشایش اعتبار، سپردن وثیقه و امثال آن 3 درصد از کل وام و اعتبار اخذشده را به آقازاده یادشده بپردازد.
این حق‌الزحمه برای امکان سرمایه‌گذاری و مشارکت مدنی در ساخت‌وساز با نهادهای خصوصی، عمومی و دولتی به 5 درصد از کل سرمایه‌گذاری انجام‌شده می‌رسد. اما مهم‌ترین و سودآورترین بخش این قرارداد مربوط به حق‌الزحمه مشاوره در پروژه‌های دولتی و غیردولتی در زمینه خرید و فروش نفت خام، فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی، فروش انواع کالا، تجهیزات و قطعات است که 40 درصد از سود خالص آن به آقازاده یادشده می‌رسد. این سهم 40 درصدی در زمینه انعقاد مشارکت با شرکت‌های دولتی، نیمه‌دولتی و خصوصی در خصوص پروژه‌های مورد علاقه جاعل در بخش نفت، گاز و پتروشیمی اعم از حفاری چاه‌های نفت و گاز، توسعه میادین نفتی و گازی، ساخت، تجهیز و تأمین قطعات مورد نیاز صنعت نفت و امثال آن هم به این آقازاده می‌رسد.
بر اساس این قرارداد، 300 میلیون تومان به صورت علی‌الحساب و برای شروع خدمات یادشده از سوی دلال مشهور دکل‌های نفتی به آقازاده یادشده پرداخت شده بود. پس از روشن شدن نقش دلال‌های اصلی این پرونده، افکار عمومی یک سؤال مشخص داشت؛ چه کسانی با رابطه‌های خود در دولت قبل و فعلی، اقدام به خرید فروش دکل‌های نفتی و دریافت سودهای کلان می‌کردند؛ آن‌هم در شرایطی که فرزند یکی از جنجالی‌ترین وزرای دولت اصلاحات میدان‌دار اصلی این قرارداد در سال 90 بوده است.
آیا آقازاده نفتی اصلاحات، رابط‌هایش را لو می‌دهد؟
این روزها فرزند کسی که زینت‌الوزرای دولت اصلاحات خوانده می‌شد در رابطه با اتهاماتش در بازداشت است تا توضیح دهد که رابطه با چه کسانی او را به سود 40 درصدی از یک قرارداد میلیون دلاری رسانده است. افکار عمومی جامعه امروز جدای از اینکه این فساد در کدام دولت رخ داده منتظر رسیدگی به اتهامات این آقازاده معروف و دیگر دلال‌های این پرونده هستند تا بعدها از بروز چنین اقداماتی در دیگر قراردادهای نفتی نیز جلوگیری شود. برخی معتقدند که اعترافات احتمالی فرزند وزیر دولت اصلاحات در ادامه بررسی پرونده، به علاوه برخی مسئولان قبلی در شرکت تأسیسات دریایی، پای برخی مسئولان فعلی را نیز به پرونده دکل گمشده نفتی باز خواهد کرد.
 قطعاً جامعه با توجه به اینکه قوه قضائیه در پرونده‌هایی مانند پرونده مهدی هاشمی و بابک زنجانی از خود قاطعیت نشان داده، منتظر هستند تا ابعاد مختلف و دست‌های پشت پرده این پرونده را افشا کند. اما فقط پسر مهاجرانی نیست که در این ماجرا دست داشته است. بلکه یک مدیر نفتی که در دولت یازدهم به ریاست حراست نفت منصوب شده بود نیز در پرونده دکل دست داشت که یکی دو هفته پیش او نیز برکنار شد. این مدیر نفتی پیش از این با نام مستعار الهی فعالیت می‌کرده و پیش از انتصاب به سمت حساس حراست در وزارت نفت دولت یازدهم، سمتی در صندوق بازنشستگی نفت داشته است.

خواندن بیشتر ..

آیا واقعاً رهبری از قیمت خودرو سهم دارد؟!

 

سهم رهبری از قیمت خودرو 

سلامت و پاکدستی شخص مقام معظم رهبری، فرزندان و بیت معظم اله اینقدر بوده است که هیچگونه اسناد، شواهد و مدارک معتبری تاکنون علیه ایشان ارائه و یا منتشر نگردیده است و حتی یکی از بزرگترین مفاسد مالی پس از انقلاب که به دست شهرام جزایری در این کشور رقم خورده بود نیز با پاکدستی بیت معظم اله کشف و پیگیری گردید، نظر صریح رهبر معظم انقلاب در خصوص لزوم شفافیت اقتصادی به خصوص در مورد مسئولان و بزرگان انقلاب همیشه در تمام دولتها تکرار شده است و حتی ایشان نیز به تأسی از حضرت امام خمینی (ره) صراحتاً فرزندان شان را از ورود به عرصه های اقتصادی و سیاسی منع کرده اند و البته با این وجود در خصوص ایشان نیز بدون هرگونه سند و مدرکی اتهاماتی صورت گرفته است.

یکی از تهمت های ناجوانمردانه و فاقد هرگونه سندی که تاکنون به مقام معظم رهبری زده شده است بحث سهم رهبری از قیمت خودرو های داخلی است به نحوی که برای آن درصد و مبلغ هم معرفی شده و با همان بوق های دروغین که اصالتاً با هدف مقابله با امام، اسلام، انقلاب و رهبری مشغول فعالیت هستند مستمراً تکرار می شود تا با تکرار یک دروغ آن را مثل یک سخن راست جلوه دهند که همین نیز از فنون رسانه ای است که با تکرار یک خبر دروغ و یا مسکوت گذاشتن یک خبر راست سیاست های دولت های خود را دنبال می کنند و البته تخریب شخصیت والای مقام معظم رهبری یکی از بزرگترین آرزوهای ایشان بوده و هست چرا که وقتی برای ترورکنندگان ایشان پاداش و پناه تأمین می کنند، حتماً برای ترور شخصیت ایشان نیز از هیچ اقدامی ابا نخواهند داشت.

عدم ارائه ی حتی یک سند در خصوص اتهام برداشت سهم رهبری از قیمت خودرو با یک جستجوی ساده در گوگل به راحتی قابل بررسی است مگر این که کسی اصلاً به دنبال حقیقت نباشد و مرجعش تنها همان voa و bbc و… باشد و یا دلی پر از کینه به انقلاب و رهبری داشته باشد؛ از آنجا که طی چند ماه اخیر افزایش قیمت خودرهای داخلی موجب اعتراض و نارضایتی مردم و مسئولان گردیده است، دروغ پردازان رسانه ای دوباره در بوق های خود دروغ خودساخته شان را می دمند تا شاید بخشی از این تکدرها را متوجه رهبر معظم انقلاب نمایند.

خواندن بیشتر ..

"آقا" رو از هر طرف که بخونی آقاست!

یکی از کاربران اجتماعی در مطلبی دربارۀ حضرت امام خامنه ای نوشت:

 
ما بهش میگیم "آقا"...
"آقا" رو از هر طرف که بخونی آقاست!
 
افسران - میگن تصویرش کاریزما داره.مردمو از راه به در میکنه!

فدایی زیاد داره.
پابرهنه ها بیشتر دوستش دارن.
20ساله داره ایرانو،با تمام شرایط عجیب غریبش رهبری میکنه،هرکی جاش بود ،پنج سال اول جا میزد!

تو کشور خودش مظلومه اما تو دنیا کلی طرفدار داره.

400هزار نفر تو نیویورک و کالیفرنیا ، مقلدشن.

شخص اول حکومته اما وقتی لعیا زنگنه و الهام چرخنده تو برنامه سال تحویل تلویزیون،عیدو بهش تبریک گفتن،به خاطر این حرفشون،کلی هزینه دادن.چه حرفا که نثارشون نشد.

همون که هیشکی،عکسای منتشر شده از خونه شو،باور نکرد.

زندگیش آدمو به قلب تاریخ میبره،علی بن ابیطالب و زندگی ساده و...

همون که عشق رمانه!(inlove)

همون که همیشه خرابکاری های دولت ها و مسئولین ،به حسابش گذاشته میشه.

همون که رهبری"سینه سپر کرده ها"رو مقابل اسراییل بچه کش به عهده داره.

همون که لب تر کنه عاشقاش براش جون میدن.

همون که اشاره کنه ،تلاویو و حیفا با خاک یکسانه.

همون که هیچ وقت کم نمیاره،مث مرد ،وایساده پای حرفش.

همون که نزدیکترین دوستاش،دشمن ترین دوستاشن.

همون که سالهاست سایه سنگین"بعضیا"رو ،رو دوشش تحمل میکنه با اینکه خیلی خوب خاطره تعریف میکنن.

همون که تو سابقه ی مبارزاتی ش ،کسی به پاش نمیرسه.

اصلا کدوم رهبر دنیا،روی موکت و فرش جهیزیه خانومش زندگی میکنه؟بدون اینکه تو بوق و کرنا کنه،با فقیربیچار ه ها دمپره ؟

همون که بدترین توهین ها و تهمت هارو بهش میزنن درحالیکه حتی یه جمله هم راجع بهش اطلاع ندارن.و اون میشنوه و تحمل میکنه و همچنان لبخند"آقایی"...؟

همون که مظلومیت "علی"ها رو به ارث برده؟

کدوم سیاست مداری تو دنیا بچه هاش اینقد سالم وپاکن؟جالبه حتی مردم نمیدونن چندتا بچه داره،چی ان،اسماشون چیه؟

همون که "پاکترین"آدما ،جونشونو کف دست گرفتن و فداش شدن.

همون که از پست ترین مفتی های وهابی و بی ادب ترین رئیس جمهورهای غربی،تا بدترین آدمای روزگار دشمن خونی شن.

همون که واسه بدحجابا گفت:او یک نقصی دارد.مگر من نقص ندارم؟نقص او ظاهر است.نقصهای من باطن است.با این رفتارش خیلیا محجبه شدن.

همون که کوین بارت ،تحلیلگر آمریکایی بعد از دیدار باهاش گفت:حقایقی در پنج ثانیه از سخنان آیت الله خامنه ای وجود داشت که در پنج ساعت یاوه گویی های سیاستمداران غربی وجود ندارد

همون که هر چی میکشه از یکرنگی و شجاعت خودش میکشه

همون که دشمناش دلار دلار پول خرج میکنن تا تو چشم مردمش خرابش کنن اما نمیتونن.

میگن اگه نبود،با وجود این همه فتنه و دسیسه های دشمن،باوجود همه نامردی ها وخیانت های داخلی،باوجودهمه نافرمانی ها و بی تدبیری های دولت های مختلف ،ایران الآن کشوری بود از افغانستان بدتر.

همون که کابوس خواب نتانیاهو ه.

همون که نگاش به خداست.و معتقده کدخدا هیچ غلطی نمیتونه بکنه.

همون که وقتاییکه اوضاع کشور قاراشمیشه،دلمون بهش گرمه!

همون که با دیدنش غم از دل آدم میره.یه چهره درمانی اساسی!

استادمون میگفت اوایل انقلاب ،تلویزیون های غربی تصویر امام رو بدون صدا پخش میکردن،میگفتن صداش کاریزما داره،مردمو جذب میکنه!حالاهم
تلویزیون هاشون موقع اخبار فقط صدای آقا رو پخش میکنن.میگن تصویرش کاریزما داره.مردمو از راه به در میکنه!

همون که آرزومونه تا ظهور سایه ش بالا سرمون باشه.

همون "آقا"... که خیلی هم مولاست
جاش روی چشم ماست
ولی یکم تنهاست

همون که دلمون بهش خوشه
اخم کنه دشمنا رو میکشه
همون که اسمش
"آقا "رو از هر طرف که بخونی آقاست!
فقط یه چیز تو قنوت یه دعا کنیم:اللهم احفظ و انصر قائدنا،سیدنا و مرجعنا الامام خامنه ای
خواندن بیشتر ..

مدعیان مبارزه با فساد چرا در برابر بزرگترین پرونده نفتی ساکتند؟!

وزیر نفت اگر دنبال انگل‌زدایی و دلال‌زدایی از وزارت نفت است باید به پرونده‌های کرسنت و استات اویل بپردازد.

۰

به گزارش سرّنیوز، روزنامه جوان با اشاره به سخنان زنگنه درباره حمله به دلالان نفتی نوشت: بدون تردید بابک زنجانی یک متخلف اقتصادی است و باید به تخلفات وی و پشتیبانانش رسیدگی شود اما ابهام بزرگی که در این‌باره وجود دارد، این است که «حس فسادزدایی» آقای زنگنه تنها و تنها در این پرونده بیدار است و گزینشی عمل می‌کند؟! آیا این حس در پرونده‌های کرسنت و استات اویل به «مرخصی» رفته بود؟
چه اتفاقی می‌افتد که به یک پرونده برچسب عادی می‌خورد و از سوی شورای عالی امنیت ملی به پرونده‌ای بسیار فسادزاتر از آن مهر محرمانه می‌خورد؟
این روزها حرف از کرسنت فراوان است و اخبار موثقی از اجرایی شدن احکام شنیده می‌شود؛ احکامی که از سوی دیوان عدالت اداری صادر شده است ولی رفت و آمدهای فراوان به این دیوان برای گرفتن تخفیف در این احکام مایه تعجب است. پول‌هایی که به شواهد اسناد موجود به یکی از احزاب سیاسی در جریان کرسنت داده و رشوه‌هایی که پرداخت شده است از یک‌سو دامنه فساد را دولتی کرده و از سویی دیگر، جنس خود قرارداد کرسنت، حجم «وطن‌فروشی»، «تضییع بیت‌المال» و «حکم دادگاه» در نوع خود بی‌نظیر است.
بر اساس اطلاعات موجود، کرسنت به چنان قرارداد ننگینی تبدیل شده است که تنها و تنها با رشوه می‌شد آن را پیش برد. وزیر نفت اگر در دوره نخست وزارت خود از فساد بیزار بود و انگل‌ها را دفع می‌کرد، به طور قطع با رشوه چندصد میلیونی چند تن از منصوبان، حجم ضربات وارده به کشور را به ۱۸ میلیارد دلار نمی‌رساند؛ چیزی بیش از شش برابر فساد بابک زنجانی.
جوان می‌افزاید: کارشناسان و مدیران نفت بهتر می‌دانند که برخلاف برنامه‌های مصوب، گاز میدان سلمان به جای انتقال به عسلویه، برای فروش به شرکت کرسنت اختصاص یافت و به ازای تحصیل حداکثر حدود ۴ میلیارد دلار درآمد ارزی برای دوره ۲۵ ساله (یا به قول آقای زنگنه ۳/۳ میلیارد دلار) از محل صرفه‌جویی ارزی به میزان سالی ۸۶۰ میلیون دلار و ۲۰ میلیارد دلار در ۲۵ سال چشم‌پوشی شد.
اگر کرسنت اجرا می‌شد حداقل ۲۰ میلیارد دلار از منافع ملی کشور به دلیل رشوه‌خواری ناچیز برخی از مدیران نفتی در دولت اصلاحات به باد می‌رفت و امروز که اجرا نمی‌شود ۱۸ میلیارد دلار ضرر به کشور وارد شده است؛ حال پرسش اینجاست که چه کسی مسئولیت این «بن‌بست» را برعهده می‌گیرد؟
طبق برنامه‌ای که مشخص شده بود، قرار بود گاز سلمان برای مصرف داخلی در نظر گرفته شود اما هیئت مدیره شرکت ملی نفت بدون کسب مجوز از شورای اقتصاد، راسا برنامه مصوب را فراموش کرده و با یک شرکت دلال «بدنام» قرارداد صادرات گازی را منعقد کرد که قیمت گاز در آن ثابت بود. توجیه اقتصادی پروژه توسعه میدان سلمان بر مبنای سالانه ۸۶۰ میلیون دلار صرفه‌جویی ارزی تنظیم و تصویب شده بود و صدور گاز با قرارداد کرسنت به جای تحصیل مبلغ صرفه‌جویی ذکر شده، صرفا حدود ۱۶۰ میلیون دلار درآمد سالانه برای ایران ایجاد کرد و می‌توان نتیجه گرفت، با قرارداد کرسنت، مبلغ سالانه ۷۰۰ میلیون دلار از توجیه اقتصادی پروژه میدان سلمان کاسته می‌شد.
امارات، گاز بسیار گرانتری را از قطر دریافت می‌کرد اما تعدادی از اعضای هیئت مدیره نفت که منصوبان وزیر نفت وقت بودند، با نادیده گرفتن همه نقاط ضعف و بی‌تفاوتی محض نسبت به منافع ملی قرارداد منحصر به فرد کرسنت را امضا کردند و امروز پس از سال‌ها، با حکم انفصال از خدمت و جریمه نقدی مواجه شدند.
بابک زنجانی و پرونده وی در دو سال اخیر، تبدیل به دستمایه‌ای برای سیاسی‌کاری و پوشاندن «خطای کرسنت» شده است؛ بابک زنجانی ۲/۸ میلیارد دلار از پول بیت‌المال را بازنگرداند و عده‌ای با دریافت چند صد میلیون تومان، ۱۸ میلیارد دلار از حق مردم را به یغما بردند. ای کاش این حس «انگل‌خوانی» در روزهایی بیدار می‌شد که آقای وزیر بایستی کلاه خود را بالاتر می‌گذاشتند.

 

منبع: کیهان

خواندن بیشتر ..

  از احمدی نژاد می ترسند

 
این فضای تخریب،علیه احمدی نژاد واقعه ای است که یک دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد

 

بعضی امروز حفظ تمام موجودیت نامقبول خود را وابسته به تخریب احمدی نژاد می بینند،چه ناچیز و زبون است کسی که به قیمت فحاشی و خراب کردن وجهه کسی به دنبال حفظ منافع خود باشد ،موضوعی که امروز چشم های منصف در فضای رسانه و بالاخص رسانه های حامی دولت می بینند.

به این گونه افراد باید آن جمله معروف را گوشزد نمود که اگر این صندلی ریاست ماندنی بود ،به تو نمی رسید،صحبت صحبت طرفداری از شخص مشخصی نیست،بحث بحث از این نیست که بخواهیم بگوییم مثلا شخصی مثل احمدی نژاد بدون خطا بوده است،بلکه سخن از عون مظلوم و خصم ظالم بودن است.

سخن این است که امروز مردم ما به جایی رسیده اند که همان احمدی نژاد را می خواهند ،با همان بدی هایش!،که البته هر کسی نقاط ضعفی دارد،با همان مشایی و کله شقی هایش؛اصلا احمدی نژاد را با همان سوتی هایش می خواهند،چون احمدی نژاد با تمام این اوصاف می ارزد به صد چنین دولت هایی که چنین خون مردم را از کم کاری و بدکاری به شیشه می کنند.

لااقل احمدی نژاد صفات بارز و نیکی داشت که دوست و دشمن به آن اعتراف داشتند،همه شاهد بودند که برای کار کردن برای ملت روز و شب نداشت و کابینه خود را هم چنین به کار گرفته بود و آسایش آنها را برای تحصیل آسایش بیشتر برای مردم سلب نموده بود.

ساده زیستی و بی آلایشی او هم زبانزد بود و اینکه کسی نبود که برای بیت المال کیسه دوخته باشد و از همه مهمتر آنکه مردم محروم او را از خودشان می دانستند و با او راحت بودند که این برای یک رئیس جمهور یک ارزش فوق العاده است؛به جای تن آسایی و شعار دنبال تحول اساسی در موضوعات مختلف بود و کارهای بزرگی را شروع کرد که از اول انقلاب حرف آن زده میشد اما کسی جرات نزدیک شدن به آنها را نداشت.

شعار های اصیل این انقلاب مردمی را او زنده کرد و جرات و شجاعت او در مقابل دشمنان قسم خورده این سرزمین مثال زدنی بود،به جای آنکه از رئیس جمهور آمریکا و هوش رئیس دولت شیطان بزرگ تعریف کند و آنان را بر بد دهانی و شاخ و شانه کشیدن بر این سرزمین گستاخ تر کند ،در مقابل آنها محکم سخن می گفت و شکی نیست که سیاست او بر عکس وضع موجودٰ، دشمن را وادار به انفعال نموده بود.

این فضای تخریب که امروز در رسانه های حامی دولت علیه احمدی نژاد مشهود است ،واقعه ای است که یک دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد؛آنهایی که امروز در رسانه های مکتوب و سایت ها و شبکه های اجتماعی در یک برنامه طراحی شده از هیچ اقدامی برای تخریب چهره احمدی نژاد و نسبت دادن تمام مشکلات تاریخ به او ،فرو گذار نمی کنند،بی شک از احمدی نژاد و آمدن دوباره او در فضای سیاست و میدان انتخابات می ترسند و موجودیت و منافع و قدرت طلبی خود را با این وجود در خطر می بینند و همین آنها را به انجام چنین کار های کثیفی وا می دارد،اما یک چیز مشخص است و آن اینکه دلهای مردم و عزت یا ذلت افراد و توجه قلوب به افراد دست خداوند است و اگر او چیزی را اراده کند هیچ اراده ای در مقابل آن موفق نخواهد بود.

امیدواریم که خداوند مسئولین این کشور را از دلسوز ترین و بهترین افراد قرار دهد و قلوب مردم را در جهت بهترین مصلحت متحول و متوجه نماید.ان شاالله

خواندن بیشتر ..

از شبکه ضد انقلاب رنگارنگ تا شبکه امام حسین علیه‌السلام  

Fergeha_6523

بعضی از طرفداران جریان شیرازی ها در پاسخ به سوال «منبع تامین مخارج سید صادق شیرازی با آن همه شبکه ی ماهواره ای کجاست؟» می گفتند:«مرکز تامین این مخارج وجوه شرعی است که از جانب مقلدین ایشان از بلاد شیعه میرسد و این وجوه هم کفاف تامین هزینه های شبکات را نمی کند و بعضی شبکات تا مرز بسته شدن هم پیش رفته اند.

خب،این پاسخ تازمانی برای مخاطبان مناظره ی تفکر شیرازی ها و برادری شیعه و سنی قانع کننده است که شبهات زیر را نشنیده باشند.

۱-شبکات ماهواره ای سیدصادق شیرازی نه تنها در حال بسته شدن نیستند،بلکه در حال افزایش تعدادند.

برخی از شبکاتی که تابه حال توسط خاندان شیرازی تاسیس شده اند:

 ۱. شبکه مرجعیت به زبان فارسی، عربی و انگلیسی۲. شبکه امام حسین علیه السلام به زبان فارسی۳. شبکه امام حسین ۲ به زبان عربی۴. شبکه امام حسین علیه السلام۵۳. شبکه سلام به زبان های فارسی، انگلیسی و عربی۶. شبکه الزهرا به زبان های عربی، انگلیسی و ترکی۷. شبکه ch4teen (چهارده معصوم علیهم السلام) به زبان عربی۸. شبکه المهدی علیه السلام به عربی، انگلیسی و ترکی۹. شبکه الانوار به زبان عربی ۱۰. شبکه الانوار۲ به زبان عربی۱۱. شبکه العقیله۱۳. شبکه بیت العباس علیه السلام۱۲. شبکه حضرت اباالفضل العباس علیه السلام۱۴. شبکه اینترتی حضرت خدیجه علیها السلام۱۵. شبکه القائم۱۶. شبکه انوار الحسین علیه السلام۱۷. شبکه الامام الحسن علیه السلام۱۸. شبکه ظهور۱۹. شبکه امام صادق علیه السلام ۲۰. شبکه رادیویی الطفوف از شهر کربلای معلی۲۱. شبکه رادیویی صوت العراق از شهر بغداد

۲-شهریه ای که قبل از آشکارشدن چهره ی واقعی این جریان توسط دفتر سیدصادق شبرازی به حساب حوزه های علمیه واریز میشد،بیشترین مقدار بود و به کوچکترین حوزه ها هم راه یافته بود.

۳-چاپ بیش از چند هزار جلد رساله ی عملیه و کتب تالیفی توسط سید محمدرضاو سیدصادق شیرازی و توزیع با حداقل قیمت در بازار و حتی توزیع رایگان در حوزه های علمیه،حتی در کوچکترین حوزه ها.
۴-جذب پنهانی خطباء و مبلغین و منبریان با حقوقی فوق العاده بالا به منظور ایجاد تفرقه در هیئات و ترویج اعمال موهن مذهب همچون قمه زنی،زنجیر تیغی،راه رفتن روی خارو…،ریشه کن کردن حضور بسیج و سپاه در هیئات و ایجاد اختلاف میان هیئتی ها و بسیجی ها.
۵-خرید منزل و حسینیه در شهرهای زیارتی و تحویل رایگان آن به همراه یک مبلغ برای هیئاتی که برای زیارت به این شهرها سفر می کنند.هدف از این کار القای فرهنگ نادرست عزاداری است که با توزیع کتب رایگان به راحتی به هدف خود می رسند.
۶-اعلام آمادگی برای تامین مخارج مراسمات تفرقه افکنانه نظیر ((عمرکشان))و ((عایشه کشان)).

روشنگری در مورد فعالیت های این فرقه و قصد واقعی آنها،هرچه قدر هم که زیاد باشد،ولی باز کم است.هنوز با این همه روشنگری رزمندگان در فضای مجازی،افرادی هستند که اسم سیدصادق شیرازی را هم نمی دانند ولی از منش گمراهانه اش تاثیر پذیرفته اند.

آسیب بزرگ این جریان

بزرگترین آسیب این جریان جز  تبلیغ اعمال موهن مذهب،ایجاد نمادهای نادرست از تشیع و یا تغییر ذهنیت مردم از نمادهای اصلی تشیع و آمیخته شدن نام مبارک ائمه و معصومین(علیهم السلام)-که بر روی شبکات سید صادق شیرازی گذاشته شده است-با تصویری نادرست از تشیع است.در پی این ذهنیت مشکلات فراوانی در برابر توسعه تشیع بوجود می آید.

مثلا وقتی یک خارجی که تشیع را نمی داند و اصول آن را نمی شناسد،با شبکه ای به نام الزهرا(سلام الله علیها)مواجه می شود که در آن فیلم هایی موهن از تشیع پخش میشود،ناخود آگاه نام زهرا(سلام الله علیها)را نعوذ بالله با توحش پیروانش می آمیزد و در خودآگاه نیز ذهنیتی بد از شیعه پیدا می کند.حال وقتی این چنین شخصی فیلم عملیات سربازان حزب الله لبنان را با سربندهای “یازهرا(سلام الله علیها)”می بیند،به راحتی ادعای تروریست بودن این اشخاص را از جانب رسانه های خارجی می پذیرد.و بدین ترتیب نام مبارک معصومین(علیهم السلام)با این چنین ذهنیتی توام می شود.در این حال حامیان جریان افراطی با یک تیر ۲ نشان می زنند.هم با ایجاد تفرقه میان شیعیان و اهل تسنن بنیان های اسلام را تضعیف می کنند و هم القای ادعای تروریست و وحشی بودن مسلمانان را بر ملل مختلف،بسیار آسان می کنند.

راه حل این مشکل

راه حل اصلی روشنگری و آشکار نمودن پشت پرده ی این گونه جریانات برای مردم است.اما ظرفیت فضای مجازی محدود است و برای کسانی که به اینترنت دسترسی ندارند،راه حل خوبی نیست.پس رسانه ی ملی می تواند در خط مقدم روشنگری و مبارزه با این گونه جریانات باشد.و همچنین ایجاد بستری جهت رساندن ندای تشیع واقعی به گوش جهانیان نیز بسیار ضروری است.

خواندن بیشتر ..

یاداوری رانت­خواری و اختلاس­های دوره کارگزاران و اصلاحات

 

یاداوری رانت­خواری و اختلاس­های دوره کارگزاران و اصلاحات

 

در زمان دولت آقای خاتمی، هواپیمای چهل میلیارد تومانی از سلطان برونئی به‌عنوان هواپیمای اختصاصی رئیس‌جمهور خریداری شد.

در هفته‌های اخیر پرونده داغ بابک زنجانی نُقل مجالس سیاسی و غیر سیاسی ایران بود. البته ماجرا از آن جایی جالب تر شد که آقای هاشمی و نیز به جرگه مبارزین با بروز چنین فسادهایی اضافه شد. روزنامه‌های اصلاح طلب و دگراندیش نیز در انتساب این رانت خواری به اصولگرایان کم نگذاشتند و با فراموش کردن کارنامه اصلاحات در زمینه رانت خواری و فساد دولتی آسمان زنجانی را به ریسمان اصولگرایان گره زدند. این اتفاق در حالی می‌افتد که دوستان اصلاح طلب راهی برای کتمان مفاسد موجود در کارنامه‌شان بجز فرار رو به جلو ندارند. آقای هاشمی رفسنجانی در جمع طلاب، روحانیون، استان کرمان گفت: غارت بیت‌المال، فساد اداری و حاتم‌بخشی از حقوق بازنشستگان در دولت گذشته پذیرفتنی نیست! این جمله آقای هاشمی نگارنده را به یاد حرف محمدرضا خاتمی انداخت که گفته بود: «پرونده مفسدان اقتصادی در دوران اصلاحات سفید است!» اقای هاشمی به یاد دارید که در افتتاح یکی از پروژه‌های دوران سازندگی گفتید: «وقتی که ما یک سدی را می‌سازیم و مثلا ۱۰ میلیارد خرج می‌کنیم ممکن است از قبل آن ۵۰۰ میلیون هم اختلاس شود اما این سد برای کشور می‌ماند و هیچ کس نمی‌تواند از این سد اختلاس و دزدی کند!» پس از نظر شما اگر فساد مالی در دولت شما باشد خوب است ولی اگر در دولت دشمن شما باشد بد است. به نظر می‌رسد برای یادآوری به این آقایان باید به بخشی از مفاسد شبکه دولتی و منسوبین به مقامات ارشد دولت‌های اصلاحات و کارگزاران به صورت گذرا اشاره کرد:

۱. شهرام جزایری عرب با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیت‌های اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیت‌های فاسد اقتصادیش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت (مهدی کروبی) و رئیس جمهور وقت (محمد خاتمی) گسترش دهد. جزایری توانست با پرداخت پول شمار قابل توجهی از نمایندگان مجلس ششم و مدیران روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاح طلب را به موافقت با درخواست‌های خودش وادارد. از جمله، دریافت وام ۵۰ میلیون دلاری از صندوق ضمانت صادرات – بی آن که صادراتی در میان باشد- و یا دریافت ۹۰ میلیارد تومان تسهیلات غیر ارزی از سیستم بانکی کشور و… او در قبال این سوء استفاده، مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان به رئیس وقت صندوق ضمانت صادرات دولت اصلاحات و مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان دیگر به یکی از معاونان وقت وزارت بازرگانی دولت اصلاحات رشوه داده بود. گفتنی است شهرام جزایری از مجلس ششم «کارت ۵۰۰» دریافت کرده بود که مجوز ورود به جلسات مجلس اصلاح‌طلبان بدون بازرسی بوی داده شده بود.

شرکت عمران علوی یکی موسسات خیریه مولی الموحدین کرمان وابسته به مرعشی برادر زن آقای هاشمی است که شهرام جزایری عرب که با دریافت بیش از ۸۰۰ قطعه از این اراضی ارادت خود را به این مجموعه ثابت می کند.

۲. دانشگاه هاوایی با فروش مدارک کاغذی بی‌آزمون به مدیران دولت اصلاحات، سود هنگفتی را به دست آورده بود. در فهرست دانش‌آموختگان این دانشگاه غیرقانونی، اسامی مدیران اصلاح‌طلبی همچون مرتضی حاجی، رضا ویسه، محمد ملاکی، سیدحسن الحسینی، حسن جاهد و علی رئوف به چشم می‌خورد.

۳. پرونده شرکت ایران مارین سرویس نمونه‌ای از مفاسد اقتصادی و ثروت‌های بادآورده است که حاکی از غارت حداقل ۱۰۰ میلیارد تومان از بیت‌المال و پرداخت ۶۰۰ میلیون تومان رشوه به مسوولان میانی دولت اصلاحات است.‌

۴. مدیر عامل شرکت نفتی پتروپارس- که اکنون در دولت سمت دارد – همان زمان (خرداد ۱۳۸۱) گفت: «اگر ما رانتی را در دولت قرار دادیم و عده‌ای از آن رانت استفاده کردند و ثروتمند شدند، حق نداریم یقه آنها را بگیریم». آن روز سخن از واگذاری پروژه چند میلیارد دلاری به شرکت پتروپارس بدون برگزاری تشریفات قانونی مناقصه بود و هنور دشواری‌های تحریم به اقتصاد کشور تحمیل نشده بود.

۵. کرباسچی شهردار وقت تهران که از حمایت آقایان خاتمی و هاشمی برخوردار بود به اتهام برداشت ۲۶۰ میلیون تومان جهت ستاد کارگزاران، ۲۵ میلیون تومان به تاجران و تقوامنش نامزدهای انتخابات مجلس، ۶۰ میلیون تومان به بهزادیان، ۸۷ میلیون تومان برای خود، خرید ۹۰ هزار دلار از حساب مدیران شهرداری و پرداخت به نماینده جمهوری‌ اسلامی در نیویورک، پرداخت ۵۰ میلیون تومان به تعدادی از مدیران شهرداری به سه‌سال زندان و ۱۰سال انفصال از خدمات دولتی و بازگرداندن اموال محکوم شد. او ه۱مچنین به دلیل تضییع سه و نیم میلیارد به چهار سال حبس و ۶۰ ضربه شلاق تعلیقی محکوم شد.

۶. مبلغ ۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار برداشت از صندوق ذخیره ارزی طی سالهای ریاست جمهوری خاتمی مصداق بارز جارو کردن حساب ذخیره ارزی است. دولت آقای خاتمی با برداشت ۱۳۰ درصدی از این حساب رکوردار تخلف از قانون در این حوزه است.

۷. در زمان دولت آقای خاتمی، هواپیمای چهل میلیارد تومانی از سلطان برونئی به‌عنوان هواپیمای اختصاصی رئیس‌جمهور خریداری شد. این هواپیمای تشریفاتی از نوع ایرباس ۳۲۱ و متعلق به سال ۲۰۰۲ بود و در سال ۱۳۸۲ پس از خرید هواپیما، قرارداد تبدیل آن به هواپیمای اختصاصی با هزینه‌ای نزدیک به ۲۰ میلیون دلار یعنی نزدیک ۲۰ میلیارد تومان با شرکت “سوژرما” منعقد شد.

۸. دیوان محاسبات پس از بررسی مدیریت صنعت نفت دولت هشتم در گزارش تفریغ بودجه سال ۸۳ آخرین سال دولت خاتمی به صورت رسمی اعلام کرد بیش از ۶ میلیارد دلار درآمدهای حاصل از فروش نفت به خزانه دولت واریز نشده است، خاتمی هیچگاه به ابهاماتی که در این زمینه ایجاد شد، پاسخ نداد. دیوان محاسبات در گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۸۳ می‌گوید که ۱۰۲۹ دستگاه دولتی اصلاً جواب دیوان را هم نداده‌اند!

۹. طرح «اکتشاف گاز در منطقه حفاظت شده سراج» در عسلویه در حالی با پیشنهاد وزارت نفت در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ به تصویب هیات وزیران رسید که بر اساس آن دولت موظف شد پانزده هزار هکتار از اراضی بخش‌هایی از منطقه حفاظت شده سراج و نیز محدوده پیرامون آن را جهت اکتشاف گاز به وزارت نفت واگذار کند. پرداخت مبلغ ۳۰۰ میلیارد تومان بابت خسارت وارد شده به یک شرکت پرورش میگو که در منطقه حفاظت شده سراج مجوز فعالیت داشت در دستور کار وزارت نفت قرار گرفت. اما شرکت مذکور که اعضای هیات مدیره آن را افرادی چون آقایان “ک”، ” ق” و ” م” از سران حزب کارگزاران تشکیل می‌دادند، تنها چند ماه قبل و باز هم با تصویب هیات وزیران دولت اصلاحات توانسته بودند مجوز فعالیت در منطقه حفاظت شده سراج، برای پرورش میگو را دریافت کند.

۱۰. در دوره تصدی ولی الله سیف بر بانک صادرات دولت سازندگی – رئیس بانک مرکزی فعلی- اختلاسی به مبلغ ۱۲۴ میلیارد تومان در بانک صادرات صورت گرفت که «فاضل خداداد» را به دام مرگ کشاند. اگر یک میلیارد دلار آن روز را به ریال امروز تبدیل کنیم حدود ۳ هزار میلیارد تومان می‌شود.

۱۱. احمد خرم وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات به خاطر حادثه ی نیشابور و کشته شدن حدود ۴۰۰ نفر در این و هزینه‌کرد حدود ۱/۷ میلیارد تومان فقط برای افتتاح فرودگاه ناتمام امام خمینی و صرف هزینه‌های دو میلیاردی به قیمت سال ۱۳۸۲ برای دکوراسیون دفتر وزیر توسط مجلس عزل شد. میز جلسه با خبرنگاران این اتاق ۴۲ میلیون تومان، و درب اتاق پنج میلیون تومان ارزش ریالی داشته است.

۱۲. ضعف عملکرد دولت خاتمی و تعلل مسئولان مربوطه در بهره‌برداری هرچه سریع‌تر از میدان پارس جنوبی باعث شد کشور همسایه در این میدان به میزان قابل توجهی از ما جلوتر باشد.

۱۳. در دولت هفتم و هشتم شاهد به‌کارگیری روش‌های غیر صیانتی در تولید از میادین نفتی بودیم که این مسئله هم در قالب قراردادهای بیع متقابل انجام شد و هم به دلیل عدم تزریق گاز لازم به میادین نفتی. به خاطر عدم تزریق گاز مورد نیاز در مخازن نفتی کشور که عمدتاً در نیمه دوم عمر خود هستند حجم عظیمی از ذخائر نفت خام درجای این میدان‌ها دچار هرزروی شده‌اند که خسارت آن‌ها میلیاردی است.

۱۴. در زمان وزارت زنگنه، در مخزن بزرگ نفتی پارسی به دلیل رعایت نکردن نسبت تزریق به تولید پیشنهادی، چاه‌ها دچار گاز گرفتگی و نمک اضافی شدند و افت کیفیت نفت تولیدی و نهایتاً کاهش بازیافت ثانویه و آسیب رسیدن به مخزن را بدنبال داشته است. سرانجام تنها در یک دوره به ازای ۱۵ میلیون نفت برداشت شده این مخزن حدود پنج میلیون بشکه آن بر اثر عدم تزریق گاز به هدر رفت.

۱۵. چرا شرکت نفت در زمان دولت آقای خاتمی قرارداد ۲۰۰ میلیون دلاری دارخوین را با شرکتانی ایتالیا یک میلیارد دلار بستند و قرار داد ۵۰۰ میلیون دلاری سروش و نوروز را با ۵/۱ میلیارد دلار؟

۱۶. خسارت حداقل و سالیانه قرارداد کرسنت معادل ۲۴ هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شود. م.هاشمی تنها در قرارداد کرسنت، ۸۵ میلیون دلار پورسانت گرفته است.

«تایید مهدی هاشمی توسط بیژن زنگنه وزیراسبق نفت برای همکاری با شرکت های خارجی»

پرونده استات اویل مربوط به اتهام رشوه‌گیری از م.هاشمی است که از این شرکت نروژی مبلغ ۱٫۵ میلیون دلار آمریکا در سال برای مدت ۱۰ سال از ژوئن ۲۰۰۲ رشوه دریافت کرده است. شرکت نروژی استات اویل به دلیل پرداخت رشوه به مهدی هاشمی محکوم شد و با آن برخورد شد در حالی‌که این شرکت برای کسب منافع برای کشورش چنین رشوه‌ای را داده بود، اما در ایران با رشوه‌گیر که منافع ملی کشور را مورد هجمه قرار داده بود برخوردی نشد.

«استات اویل به پرداخت رشوه ۱۵ میلیون دلاری به مقام سابق ایرانی اذعان کرد»

۱۷. فروش گاز ایران برای مدت ۲۰ سال به قیمت ۱۷٫۵ دلار (۱۴ برابر زیر قیمت جهانی) به طرف اماراتی با رشوه‌های کلان برای دلالان دولتی و…

۱۸–  ۴۸۰ هزار صفحه سند در قالب ۴۳ جلد گزارش از تحقیق و تفحص زمان آقای جاسبی و به ریاست هیات مدیرگی آقای هاشمی رفسنجانی به مجلس ارائه شد. در این گزارشات ۹۰ سند فساد و مشکلات این دانشگاه ثبت شده بود که شخص مدیر دانشگاه آزاد اسلامی در آن نقش ایفا می‌کرد. یکی از صدها تخلف دانشگاه آزاد پرداخت متاسفانه ماهانه هزاران پوند به حساب واحد آکسفورد در کشور انگلستان بوده است که بعدها معلوم شد چنین دانشگاهی اصلا وجود ندارد. م. هاشمی بابت ماموریت خودساخته به دانشگاه آزاد واحد آکسفورد به مدت ۱۹ ماه ماهیانه ۳۲۰۰ پوند همراه با ۴ میلیون تومان از دانشگاه آزاد دریافت می‌کرده است.

«سند پرداخت دانشگاه آزاد واحد آکسفورد به هاشمی به مدت ۱۹ ماه ماهیانه ۳۲۰۰ پوند»

۱۹. بر اساس مستندات بانک مرکزی که توسط مقامات این بانک در دولت اصلاحات منتشر شده، هزینه‌های جاری دولت گذشته به طور متوسط هر سال دچار افزایش ۱۰۰ درصدی شده است و از ۴۴۰۰ میلیارد تومان در سال ۷۶ به ۳۹ هزار و ۴۷۰ میلیارد تومان در سال ۸۳ افزایش یافته است.

۲۰. م.هاشمی در زمان مدیریت شرکت بهینه سازی مصرف سوخت در سالهای ۸۲ تا ۸۴ مبلغ ده میلیارد و بیست و سه میلیون و پانصد و سی و یک هزار تومان که با احتساب کاهش ارزش وجه مذکور به مدت ۷ سال اکنون به مبلغ شانزده میلیارد و یکصد و شصت و دو میلیون و هشتصد و سی و یک هزار تومان رسیده اختلاس نموده و اسناد و فاکتور های جعلی ارائه کرده است.

۲۱. براساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور به شماره ۴۰۹۵۶/۸۵/۳۲ م.هاشمی مبلغ ۵۲۰ میلیون ریال از وجوه شرکت مهندسی ساخت تاسیسات دریایی را اختلاس کرده است. همچنین مشارکت مدنی وی با شرکتی به نام شناور سکوساز (شنکو) فاقد وجاهت قانونی عنوان شده است.

۲۲. هادی عرب قبادی درباره فساد اقتصادی در دولت آقای خاتمی می‌گوید: قرار بود در ستاد بهینه سازی مصرف سوخت صدها هزار نسخه کتاب برای کودکان منتشر کنیم که به جای آن ۲۵ هزار نسخه چاپ شد و مابه التفاوت ۳۵۰ میلیون تومانی بابت تسویه مطالبات حسن معادی خواه -نشرذره- به وی پرداخت گردید.

۲۳. روزنامه بیلد ام زونتانگ چاپ آلمان طی گزارشی ادعا کرده است، مردی که تلاش داشت ماه گذشته میلادی با یک برگ چک به مبلغ ۷۰ میلیون دلار وارد آلمان شود، یک چک متعلق به رئیس سابق بانک مرکزی جمهوری اسلامی، در دولت آقای خاتمی بوده است. گزارش‌های منتشر حاکی از آن بود ماموران گمرک در فرودگاه دوسلدورف در چمدان یک مرد یک برگ چک به مبلغ ۳۰۰ میلیون بولیوار ونزوئلا، معادل ۷۰ میلیون دلار پیدا کرده‌اند. پلیس و ماموران گمرک آلمان سرگرم بررسی احتمال پولشویی های بیشتر هستند.

۲۴. سعید مرتضوی در چندین نوبت به برخی روزنامه‌ها مبالغ قابل توجهی پرداخت کرده است که در میان این روزنامه‌ها نام‌هایی نظیر اعتماد، آرمان و آفتاب یزد به چشم می‌خورد. علاوه بر این، نام هوشنگ سفیدی مدیرمسئول وقت روزنامه آرمان در میان دریافت‌کنندگان کارت هدیه به مبلغ ۱۰ میلیون تومان و همچنین دریافت ۵۰ میلیون تومان جهت سمپوزیوم مؤسسه آرمان به چشم می‌خورد. سعید مرتضوی در آخرین روز کاری خود ۱۶ مرداد ماه دستور پرداخت ۹۶ میلیون تومان پول را برای خبازها فعال کارگری اصلاح طلب (رییس کانون کارگران بازنشسته) صادر می‌کند. مبلغ ۴۵۰ میلیون ریال وجه نقد هم به آقای ناصر برهانی دیگر فعال اصلاح طلب، بابت فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغاتی و آموزشی پرداخت شده است. همچنین برهانی مبلغ ۵۰۰ میلیون ریال از مرتضوی گرفته که در سند امور مالی سازمان، دلیل آن ذکر نشده است!

وقتی سعید مرتضوی در آخرین روز کاری خود (۱۶ مرداد ماه) دستور پرداخت ۹۶ میلیون تومان پول را برای خبازها صادر می کند
  
سند پرداخت پول به روزنامه های اصلاح طلبی نظیر اعتماد، آرمان، آفتاب یزد و…

۲۵. اسناد موجود در بنیاد بیماری‌های خاص حاکی از آن است که در سال ۱۳۷۴ مبلغ ۲/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال از وجوهات بنیاد بیماری‌های خاص، تحت مسئولیت خانم فاطمه.ه توسط آقای آشوری در اختیار ستاد انتخاباتی کارگزاران قرار گرفته است. با توجه به شرایط موجود سوء استفاده مالی از محل وجوهات بنیاد بیماری‌های خاص در انتخابات آتی متصور می‌باشد.

۲۶. مدیرکل منابع طبیعی استان تهران (غلامعباس عبدی‌نژاد) در تاریخ ۸۳/۴/۲۶ طی نامهی شمارهی ۱۱۶۹۷/۶۷ خطاب به دفترخانهی اسناد رسمی شمارهی ۵۳۹ تهران، درخواست نموده تا نسبت به ثبت و انتقال قطعی ۱۲۴۵۰ مترمربع از اراضی منابع‌ملی پلاک ۲۴ موسوم به لالان، با استناد به مجوز شماره ۵/۲۳۲۱ صادره در تاریخ ۷/۳/۸۰ از ریاست سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور، به محمد.ه اقدام نماید.
۲۷. در پی درخواست صدور مجوز فروش برای باغی به وسعت ۲۲۷۰ مترمربع جنب پارک جمشیدیه، از طرف مالک آن (خانم فرزین)، با تبانی صورت گرفته بین آقای علی.ه و کرباسچی به بهانهی طرح گسترش پارک جمشیدیه، این مجوز صادر نگردید و علی.ه به عنوان نماینده شهرداری، ملک فوق را به نام مریم هاشمی‌نژاد (همسر وی)، به مبلغ ناچیز ۹۰ میلیون تومان خریداری نمود و با رفع موانع فروش و عوامل کاهش دهندهی قیمت، آنرا پس از چند ماه به مبلغ ۱/۹۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال به فروش رساند.

۲۸. یاسر.ه در زمان ریاست آقای کرباسچی در شهرداری تهران، با استفاده از نفوذ خود در شهرداری توانست ۴۵ هزار متر مربع از اراضی پارک چیتگر را تحت عنوان فدراسیون سوارکاری کشور در اختیار بگیرد. متعاقباً وی در مرحله دیگری ۳۰ هزار مترمربع از پارک مذکور را هم افزون بر متراژ قبلی تصرف می‌نماید.

۲۹. علی.ه بابت ملغی شدن طرح عظیم گسترش پارک جمشیدیه که زمین فوق را کاملاً دربر می‌گرفت و مانع اصلی فروش آن محسوب می‌شد و منتفی شدن طرح تعریض خیابان جمشیدیه که در آن پانصدمتر از باغ فوق برای عبور مسیل در نظر گرفته شده بود مبلغ ۳۵۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال به عنوان حق السهم به شهردار وقت تهران پرداخت نمود.

۳۰. آقای حسین ثابت بکتاش در سال ۱۳۷۲ توسط اعضای حزب کارگزاران، جهت فعالیت در کیش به آقای یزدان‌پناه (رئیس سابق منطقهی آزاد کیش) معرفی می‌گردد و به توصیه آن‌ها، ۷۷۰/۰۰۰ مترمربع زمین (هر متر ۴ هزار تومان، جمعاً معادل۳/۰۸۰/۰۰۰/۰۰۰ تومان) در اختیار وی قرار می‌گیرد.
منبع: سایت خط امام

خواندن بیشتر ..

مهم: دانلود جزوه «احمدی نژاد بدون روتوش»

به گزارش پایگاه خبری کیهان ۲۴داستان انحراف احمدی‌نژاد چه بود؟ چه شد که حامیان تندمزاج ۸۴ و ۸۸ اش تندترین افشاگری‌ها را درباره زاویه پیدا کردنش از راه انقلاب و ولایت‌فقیه به زبان آوردند؟ چه چیزهایی مورد انتقاد قرار گرفت؟ مواضع آیت‌الله خامنه‌ای درباره این «انحراف» چه بود؟ جزوه «احمدی‌نژاد بدون روتوش» را بخوانید تا بدون قضاوت و شعار، آن‌چه را که اتفاق افتاده مرور کنید.

شامل:

بازخوانی اتهامات شورای عالی ایرانیان خارج از کشور/ مشروح
بازخوانی مواضع احمدی‌نژاد درباره حجاب/ مشروح
بازخوانی معاون اولی مشایی/ مشروح
بازخوانی طرح مکتب ایران/ مشروح
بازخوانی خانه‌نشینی احمدی‌نژاد/ مشروح

و …

دانلود فایل پی دی اف جزوه مهم «احمدی نژاد بدون روتوش» در ۱۵۲ صفحه  و با حجم ۲۷ مگابایت

دانلود فایل فشرده جزوه مهم «احمدی نژاد بدون روتوش» در ۱۵۲ صفحه  و با حجم ۱۸ مگابایت

 

نسخه‌ی اصلاح شده‌ی «احمدی‌نژاد بدون روتوش» با حجمی بسیار کم و کیفیت بهتر و اصلاح برخی موارد منتشر شد. این فایل با حجم ۲/۱ مگابایت از هم اکنون قابل دریافت است. لطفا ویرایش جدید را برای انتشار و اطلاع‌رسانی استفاده نمایید. گفتنی است کاهش ۶ صفحه‌ای جزوه تنها به دلیل صفحه آرایی مجدد است و محتوای آن تغییری نسبت به قبل نکرده است.

دانلود فایل پی دی اف نسخه کم حجم جزوه مهم «احمدی نژاد بدون روتوش» در ۱۴۴ صفحه و با حجم ۲ مگابایت

خواندن بیشتر ..

افشاگری صریح وزیر سابق اقتصاد

 
افزایش نقدینگی در دولت بنفش از 460 به 800 هزار میلیارد تومان/ برداشت بدون مجوز 10 هزار میلیارد تومان/ افزایش 75 درصدی بدهی بانکها/ افزایش 42 درصدی پرداختها با خزانه خالی + اصلاحیه
 
افزایش نقدینگی در دولت بنفش از 460 به 800 هزار میلیارد تومان/ برداشت بدون مجوز 10 هزار میلیارد تومان/ افزایش 75 درصدی بدهی بانکها/ افزایش 42 درصدی پرداختها با خزانه خالی + اصلاحیهدولت بهار: حسینی از برداشت بدون مجوز دولت از خزانه بانک مرکزی در اسفند ماه سال 92 خبر داد و گفت: حدود 10 هزار میلیارد تومان در اسفندماه سال 92 از خزانه بانک مرکزی به بهانه پول نفت برداشت کرده و هنوز برگشت نداده‌اند! این در حالی است که در 2 سال گذشته بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی بالغ بر 75 درصد افزایش پیدا کرده و البته مسکن مهر هم تعطیل است!
  

به گزارش دولت بهار به نقل از کیهان وزیر سابق اقتصاد گفت میزان نقدینگی در دولت‌های نهم و دهم 460 هزار میلیارد تومان بود اما این رقم در دو ساله دولت یازدهم به مرز 800 هزار میلیارد تومان رسیده است.

سید شمس‌الدین حسینی افزود : باید به دور از هیاهوها و طرح پرسش‌های دقیق نقد درست را فراموش نکنیم تا مردم بدانند چه اقداماتی شده و چه در حال انجام است.
وزیر سابق اقتصاد تصریح کرد: امروزه هر گزارشی را می‌خوانیم یا با افراد اقتصادی صحبت می‌کنید عنوان می‌شود که منابع دولت یازدهم از دولت دهم کمتر بوده است، در حالی که بر اساس گزارش‌های رسمی منابع مالی و پولی در دولت یازدهم 70 درصد رشد داشته است.
حسینی با اشاره به اینکه منتقدان دولت‌های نهم و دهم همواره می‌گویند رشد نقدینگی از حضرت آدم تا دولت دکتر احمدی نژاد در ایران 460 هزار میلیارد تومان بوده است افزود: این در حالی است که نقدینگی در همین دو سال دولت یازدهم به مرز 800 هزار میلیارد تومان رسیده است.
وی با اشاره به سخن رئیس‌جمهور روحانی که گفته بود خزانه خالی است ادامه داد: کسانی که ادعای خالی بودن خزانه را می‌کنند چگونه بر اساس اظهارات رسمی سخنگوی دولت افزایش پرداختی 42 درصدی را در سال 92 نسبت به سال 91 داشته‌اند؟ مگر می‌شود با خزانه خالی چنین پرداختی داشت؟
حسینی از برداشت بدون مجوز دولت از خزانه بانک مرکزی در اسفند ماه سال 92 خبر داد و گفت: حدود 10 هزار میلیارد تومان در اسفندماه سال 92 از خزانه بانک مرکزی به بهانه پول نفت برداشت کرده و هنوز برگشت نداده‌اند! این در حالی است که در 2 سال گذشته بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی بالغ بر 75 درصد افزایش پیدا کرده و البته مسکن مهر هم تعطیل است!
وی با بیان اینکه اگر این آمار واکاوی نشود می‌شود آب خوردن مردم را هم به تحریم‌ها ربط داد گفت: پس از سیاست تخریب دولت سابق هم‌اکنون که زمان پاسخگویی دولتمردان به این پرسش که شما چه کرده‌اید فرا رسیده است سیاست «شبح تحریم» را راه انداخته‌اند تا ناکارآمدی خود را به همه چیز ربط دهند!
حسینی افزود: در دولت قبل وقتی قیمت هر کیلو مرغ 100 تومان رشد داشت باید به همه جا از جمله مجلس پاسخگو می‌بودیم اما الان می‌بینید قیمت‌ها به راحتی بالا می‌رود و هیچ نهادی سوال نمی‌کند که چرا؟!
وی با تشریح اقدامات اقتصادی دولت‌های نهم و دهم گفت: دولت احمدی‌نژاد ذخایر خوبی برای دولت روحانی به جا گذاشت از جمله اینکه فحش افزایش نرخ دلار را ما خوردیم و الان آقایان دارند لذتش را می‌برند!
عضو سابق شورای پول و اعتبار افزود: افزایش قیمت دلار و درآمد حاصله از این موضوع به همراه واگذاری‌هایی که در دولت قبل انجام شده بود سبب شد تا دولت یازدهم سرمایه 64 هزار میلیارد تومانی آماده داشته باشد این در حالی است که اعلام می‌کنند واگذاری‌ها را قبول نداریم، جالب آنکه از قبل همین واگذاری‌ها سالیانه 10 هزار میلیارد تومان درآمد نقد دارند!
حسینی با اشاره به سختی‌های اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده ادامه داد: من برای اجرای این قانون دچار مشکلات قلبی و در بیمارستان بستری شدم اما درآمد آن الان به این دولت می‌رسد.

توضیح و اصلاح

درپی انتشار خبر فوق دکتر حسینی در تماس با دولت بهار اعلام کرد عبارت "... افزایش پرداختی 42 درصدی را در سال 92 نسبت به 91 ..." و عبارت " ... از قبل همین واگذاریها سالیانه 10 هزار میلیارد تومان درآمد نقد دارند..." صحیح است که بدینوسیله اصلاح می شود.

   
خواندن بیشتر ..

جریمه کرسنت، معادل 160 دکل نفتی

http://9day.ir/content/newspaper/Version195/0/Page1/Block12447/newspaperb_12447.jpg
 

با توجه به هیاهوی اخیر زنجیره‌ای‌ها درباره ماجرای دکل، این احتمال قریب به یقین وجود دارد که جنجال اخیر درباره تخلف مربوط به خرید دکل نفتی (که بالاترین رقم اعلام‌شده درباره آن 87 میلیون دلار بوده) برای تحت‌الشعاع قرار دادن مفسده بزرگ‌تری است. چند روزی است رسانه‌های زنجیره‌ای با تمام توان به جستجوی دکلی مشغول شده‌اند که می‌گویند در دولت قبل گم شده است. جستجوی زنجیره‌ای‌ها برای یافتن دکل نفتی مذکور از روزی شدت گرفت که بیژن زنگنه وزیر نفت دولت یازدهم به این ماجرا اشاره کرد. دوم تیرماه زنگنه با بیان اینکه موضوع مفقود شدن دکل نفتی در دولت گذشته صحت دارد، گفت: با پیگیری و شکایت پرونده‌ای در خصوص موضوع مفقود شدن دکل نفتی در دولت گذشته تشکیل شده است. پس از آن، نشریات زنجیره‌ای این موضوع را در حد مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مشکل روز اقتصادی کشور بالا بردند و این روند همچنان ادامه دارد.

سکوت سال گذشته و جنجال امسال
هرچند در ظاهر این‌طور به نظر می‌رسد که رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت یازدهم از این موضوع به عنوان مکمل سناریوی سیاه‌نمایی مطلق درباره عملکرد دولت احمدی‌نژاد و بالا بردن کنتور مفاسد دولت قبل استفاده می‌کنند، اما وقتی بدانیم ماجرای تخلف رخ‌داده در خرید دکل مذکور بیش از یک سال پیش علنی شد اما در آن زمان با واکنش دولتی‌ها روبرو نشد، علت جنجال‌های اخیر را بهتر می‌توان کشف کرد. حتی در پاییز سال گذشته تعدادی از نمایندگان مجلس در نامه‌ای به رئیس مجلس خواستار پیگیری درباره سرنوشت این دکل شدند. در متن نامه نمایندگان نیز ذکر شده بود که تخلف در خریداری این دکل مربوط به سال 1390 یعنی دولت دهم بوده است. اما در آن زمان، وزارت نفت هیچ واکنشی به این ماجرا نشان نداد و رسانه‌های زنجیره‌ای هم از این لقمه آماده برای هجمه به دولت قبل استفاده نکردند که با توجه به رویکرد آن‌ها کاملاً تعجب‌برانگیز بود. بنابراین با توجه به جنجال اخیر زنجیره‌ای‌ها درباره ماجرای دکل، این احتمال قریب به یقین وجود دارد که جنجال اخیر درباره تخلف مربوط به خرید دکل نفتی (که بالاترین رقم اعلام‌شده درباره آن 87 میلیون دلار بوده) برای تحت‌الشعاع قرار دادن مفسده بزرگ‌تری است. از آنجا که این بار فرمان توپخانه درباره دکل نفتی را شخص زنگنه صادر کرد، با توجه به این که نام زنگنه با فساد عظیم کرسنت گره خورده، باز هم توجهات به آن فاجعه میل می‌کند. اتفاقاً نشانه‌های محکمی نیز در این باره وجود دارد، چرا که همین چند هفته پیش بود که یک مقام دولتی (علی جنتی وزیر ارشاد) در صحن علنی مجلس فاش کرد که به خاطر قرارداد پر از فساد کرسنت، کشورمان در دادگاه بین‌المللی نزدیک به 14 میلیارد دلار (13.85 میلیارد دلار) جریمه شده است و احتمال افزایش این جریمه در مراحل بعدی دادگاه وجود دارد. با توجه به این واقعیت، رقم 14 میلیارد دلار جریمه ناشی از پرونده کرسنت به راحتی تمامی مفاسد اقتصادی یکی دو دهه اخیر را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد و از مجموع بزرگ‌ترین مفاسد اقتصادی سال‌های اخیر نیز بزرگ‌تر خواهد بود.  جریمه 13.85 میلیارد دلاری کرسنت با نرخ دلار 3 هزار تومانی بیش از 41 هزار میلیارد تومان می‌شود که از یک سال بودجه عمرانی کل کشور بیشتر است. از سوی دیگر، به گفته مسعود نیلی مشاور اقتصادی دولت یازدهم، امسال به سختی درآمد نفتی کشور به ۲۵ میلیارد دلار می‌رسد. حال تصور کنید قرار باشد ایران جریمه کرسنت را بپردازد؛ یعنی بیشتر از نصف درآمد امسال و معادل هزینه 160 دکل نفتی باید بابت قراردادی که در دوره وزارت زنگنه در دولت اصلاحات با شرکت اماراتی کرسنت منعقد شد، به هدر رود.

خواندن بیشتر ..
مطلب پیشنهادی