خواندن بیشتر ..
مطلب پیشنهادی
مطالب منتشر شده

دل نوشت:برای کشتن یک پرنده نیازی به چاقو نیست! بال هایش را که بچینی، خاطرات پرواز روزی صدبار او را خواهد کشت
خواندن بیشتر ..آقای مجتبی خامنه ای تو آقازاده نیستی. برای آقازاده شدن باید شرایطی داشت که هیچکدام از آنها را شما ندارید. برای آقازاده شدن باید خانه ای داشت به وسعت بهشت ولی با یک آپارتمان کلنگی نمی توان آقازاده شد. برای آقا زاده شدن باید سرمایه ای داشت به اندازه گنج قارون وگرنه نمی توان به شما گفت آقا زاده، البته می گفتند یک کامیون شمش طلا دارید که آن هم دولت ترکیه صاحبش را پیدا کرد وگرنه الآن مال شما بود و شما آقازاده. آقازاده باید برای صفا و سیتی به سفر های خارج برود به بهانه مأموریت با حقوق 14 میلیونی نه اینکه با حقوق کم به طلاب در قم درس خارج تدریس کند. برای آقازاده شدن باید از بیگانگان برای منافع خود و پدر دستور گرفت و دست به آشوب زد نه اینکه آرام به مصلحت این نظام بیندیشد.

همه آقازاده ها حساب های بانکی در خارج از کشور دارند اما شما چه داری؟ البته گفتند دویست هزار سند در وزارت اطلاعات داری که مربوط به خارج کردن پول های شما از حساب های خارج از کشور است اما حیف که حتی یکی از هزاران سند آن راهم ندیدیم که باور کنیم شما واقعاً آقازاده هستی. راستی میدانستی آقازاده ها زمان جنگ بجای دفاع به عشق و حال می روند؟ دیدی شما که بجای عشق و حال درخط مقدم جبهه بودی آقازاده نیستی. لااقل دلمان به این خوش بود که شما مالک ایرانسل هستی اما در زمان فتنه 88 که این همه از خطوط ایرانسل برعلیه نظام استفاده شد باز هم دلسردمان کردی که ایرانسل هم مال تو نیست. بیشتر از همه این ها دلمان خوش بود که به خانواده سلطنتی انگلستان نفت قاچاق می فروشی اما صد حیف که لیست قرارداد های شرکت نفت از کشوی میز یک آقازاده در دانشگاه آقازاده ها در آمد. دیدی تو آقازاده نیستی. تو با همه آقازاده ها فرق داری. آقازاده ای که شبیه به آقازاده ها نیست.
پ,ن: و خداوند هرکس را که بخواهد و شایسته بداند با یاری خود تایید می کند. در این عبرتی است برای صاحبان بصیرت/آیه 13 سوره آل عمران
خواندن بیشتر ..| پس از هشت ساعت بازی حرفهای و سراسر هیجان برای به دستآوردن آزادی، تنها چیزی که عاید شما میشود این است که میفهمید امروز به جای ایمان به خدا و مبارزه در راه خدا باید برای واژه آزادی بجنگید. | ||
![]() "قرنها
پیش پادشاه دیوهای جهنم تصمیم به حمله به دنیای انسانها گرفت و حرص و
طمع او برای حکومت به انسانها باعث نابودی خودش شد زیرا یک شوالیه از
لشکر اهریمنان علیه خودش شورش کرد و توانست او را در چاهی محبوس کند این
شوالیه سیاه اسپاردا نام داشت."
اسپاردا پدر دو دانته و ویرژیل است که هر دو نیمه اهریمن هستند. دانته به انسانها کمک میکند اما برادرش تنها به دنبال جاه و مقام و سلطه بر جهان است. پس از مرگ ویرژیل به دست دانته خباثت او به برادر درست کارش منتقل شده و ..." جملات بالا بخشی از داستان یک بازی رایانه ای پرطرفدار به نام "شیطان نیز گریه می کند" بوده که از سال 2001 تا امروز در پنج نسخه و هر بار با ماجراهایی متفاوت در اختیار مردم سراسر جهان قرار گرفته و اتفاقا حسابی هم برای شرکت های سازنده سود به همراه داشته است. ![]()
![]() قانون کلی تاوان , قانون اصلی دوزخ دانته
است و محکومین بر همین اساس مجازات میشوند. سخت ترین نوع عذاب در طبقه ی
نهم دوزخ روی میدهد که سرمای ابدی و ظلمات مطلق آنرا فراگرفته است که
نمادی از انکار کامل عواطف انسانی و محبت و عشق است. این بهشت زمینی که دانته با استادی فراوان جلال ان را وصف نموده است اخرین منزل سفر این مسافر سرگردان است که روانه دیار جاوید شده است در این بهشت وی برای اولین بار بئاتریس ( بئاتریس معشوق دانته در دنیای واقعی بود که جوانمرگ شد ) محبوبه ی زیبای اسمان نشین خود را میبیند که در اینجا دیگر دلدار زمینی او نیست , بلکه مظهر عشق و ایمان و به تعبیر دقیق تر , مظهر حقیقتیست که از راه مذهب و ایمان متجلی میشود و عقل و ادراک ادمی بی کمک دل و احسان بدان ره نمیتواند برد . از این جهت است که چون بئاتریس پا به میدان میگذارد ورژیل مظهر عقل و استدلال بشری که دانته را در دوزخ و برزخ راهنما بوده است بی سر و صدا جا خالی میکند و بدانجا که تبعیدگاه ابدی اوست یعنی طبقه ی اول دوزخ باز میگردد . این یکی از عالی ترین اشارات سمبولیک کمدی الهی است و طبعا مفهوم ان اینست که عقل و منطق ادمی تا انجا توانایی دارد که وی را از وادی گمراهی و ضلالت بسلامت بگذارند و به او مفهوم خوب و بد را بفهماند و او را به بهشت زمینی یعنی اسودگی روح و فکر برساند ولی از اینجا به بعد کاری از دست عقل ساخته نیست. مهمترین تفاوت بین گناهان دوزخ و برزخ یک
فرق فلسفی است که تمام دانته شناسان به ان اذعان کرده اند بدین معنی که
طبقه بندی گناهان بر اساس دو نظریه فلسفی صورت گرفته است که یکی از انها
نظریه ارسطو(دوزخ) ودیگری نظریه افلاطون(برزخ) است . ![]() طبق افسانه ها فقط یک نفلیم میتواند
پادشاه جن ها یعنی ماندس را به قتل برساند پس دو برادر با یکدیگر متحد
میشوند تا انتقام خون مادر و پدر شکنجه شده ی خود را بگیرند . شهر لیبمو
توسط یک سرمایه دار بزرگ به نام ماندس اداره میشود , او بوسیله ی کارخانه ی
نوشابه سازی Virility , شبکه ی رسانه ای Raptor News , بارهای فحشا ,
بانک Silver Sacks و شبکه ی جهانی دوربین های امنیتی مردم شهر را کنترل
میکند اخرین هدف او بوجود اوردن بدهی عظیم اقتصادی است که با همکاری رئیس
جمهور انجام میشود تا وی را تبدیل به پادشاه بی چون و چرای روی زمین کند .
در همین بین گروه Order که توسط ورژیل تشکیل شده است وظیفه ی افشای دولت
پشت پرده را دارد تا با اگاه کردن مردم شهر از اهداف سرمایه داران و سیاست
مداران مانع تشکیل حکومت شیطانی ماندس بشود.
![]()
چهره ی او بسیار شبیه به تحلیلگر سیاسی
شبکه Fox News بیل اریلی است و از طرفی دیگر در کتاب ((کمتر از کلید
سلیمان)) که ادعا میشود در زمان حضرت سلیمان (ع) نوشته شده است در فصل اول
از Barbas به عنوان رئیس جمهور جن ها نامبرده میشود که 36 لشکر از جن ها
تحت امر او هستند و او پاسخ همه رازهای عالم را میداند و اغلب به صورت یک
شیر تجسم میشود ![]() محققین حکمای اسلامی معتقدند که نظام
هستى نظام ضرورى است و استثناپذير هم نيست و در عين حال انسان در افعال و
آثار خود مختار و آزاد است و حد اعلاى آزادى براى انسان، موجود است و
اين اختيار و آزادى با ضرورت نظام هستى منافات ندارد. در تفکر فلسفی غرب
نیز این وجه آزادی در اندیشه بسیاری از مکاتب و فیلسوفان پذیرفته شده است
و غالب آنها معتقد به آزادی فلسفی انسان بوده، او را موجودی مختار
میدانند. |
خواهرم:
نمی گویم حتماً چادر بپوش
اما گوهر وجودت را به چشم های هیز
ارزان نفروش...

پیامبر اکرم فرمودند: در شب معراج گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم.
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
دیگری را دیدم که گوشت بدن خویش را می خورد و آتش در زیر او شعله می کشید.
رسول خدا (ص) فرمود :
زنی که از موی سرش آویخته شده بود ? موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی که گوشت بدن خود را می خورد ? خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.

هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید.
هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند.
هیچ انجمنی با پسوند"... مردان" خاص نمی شود.
مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند.
این روزها همه یک بلندگو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند.
در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است.
یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.
وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مردهای همیشه خسته.
از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.
مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند.
سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مردها همه توقعی دارند.
باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از این ها نباشند...
ما هم برای خودمان خوشیم! مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر و برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویولون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویولون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد.
توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دل داریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ما را با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردی شان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلا نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!
مردها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است.
وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چک شان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمی دهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفش شان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین.
و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مردها همه دنیای شان همین طوری است. ساده و منطقی... درست بر عکس دنیای ما.
بیایید بس کنیم. بیایید میکروفون ها و تابلوهای اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مردها، واقعا مردها، آنقدرها که داریم نشان می دهیم بد نیستند.
مردها احتمالا دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین.
کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند.
کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم ...
بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
اما یک نکته واقعا
مــَــردانه ...
بیایید کمی
هم مرد باشیم!
زیر بارون اگر دختری رو سوار کردید
جای شماره به او امنیت بدهید
او را به مقصد مورد نظرش برسانید
نه به مقصد مورد نظرتان !
بگذارید وقتی زن ایرانی مرد ایرانی را در کوچه ای
خلوت میبیند
احساس امنیت کند ؛ نه احساس ترس
بیایید فارغ از جنسیت ...
کمی هم مــَــرد باشیم !
خواندن بیشتر ..

میفهمند، نه معصومیت، نه حرمت!
درد من بیشتر از افتضاحات صدا و سیما یا قوه قضائیه است. خواندن بیشتر ..
برخی خانم هایی که امروز هم در کوچه و خیابان ها زیادند و کارشان هرزگی و دلفریبی و... است و به اصطلاح متاسفانه ناراحت کننده امروزی بهشون میگن دخترای امروزی یه سری چیزا رو یا نمیدونن یا خودشونو زدن به نفهمیدن اما من بنا بر اقتضای شرایط و محیط به عنوان یک مردی که متاسفانه با هاشون مراوداتی بنا به مقتضیات کاری و خانوادگی دارم باید اینجا بنویسم شاید به درد کسی خورد.....

ببین خانمی که به فکر خودت خیلی دیگه ته همه چی هستی تو زیبایی و لوندی و زنانگی حریف نداری چند تا نکته رو بدون وقتی خودت رو به مردی عرضه میکنی اون مرد چون تو خودت رو بهش ارائه کردی از بالا بهت نگاه میکنه همیشه چون تو رفتی سراغش به اصطلاح تو نخش تو رفتی یا اینکه تو با خودفروشی و تن فروشی در اجتماع - محیط -خانواده و... خودت رو به یه مرد عرضه کردی پس شک نکن از بالا همیشه نگاهت میکنه
تا حالا فکر کردی وقتی خیلی خودنمایی میکنی واسه یه مرد اون اصلا تحویلت نگیره و حتی نگاهت نکنه چی میشی؟؟!! اگه فکر نکردی یه کم رو این قضیه عمیق شو .تو خودت رو عرضه میکنی و به اصطلاح کاسه گدایی گرفتی دستت که تو رو خدا تو رو... بهم نگاه کنید به من توجه کنید من کمبود توجه دارم و... اینه اصل صورت کارت سعی کن بفهمی
اما یه خانم متشخص و محجبه و .... جاش همیشه روی سر مرداست هر چند به روشونم نیارند اما همگی تو دلشون تحسینش میکنن وقارش رو می پسندن نجابتش رو می ستایند و خود مردها هم اگر قصد ازدواج کنن روزی سراغ این سبک خانم ها میرن خانم هایی معطر به عطر نجابت با دریا دریا احساسات پاک و زنانه دست نخورده با این زن ها حتی خیلی بالقطع روابط پس از ازدواج جذاب تر است چون وقتی با یک زن پاک رو برو می شوی که خودش را برای بار اول عرضه میکند ......بماند ادامه ندهم بهتر است اما تویی که همیشه عادت کرده ای به تن فروشی و همه مردها شاید حفظ شده اند کمترین زیر و بم برآمدگی های بدنت را .....آخر فکر کن مردی که بخواهد با تو ازدواج کند چه می کشد .... از تصور افکار دیگران از اینکه تا حالا حتی اگر با کسی همبستر واقعی هم نشده باشی در افکار چند نفر با آنها بوده ای بفهم این ها یک مرد را خورد می کند متلاشی می کند بفهم.

اما خدا همیشه راه بازگشت گذاشته میدانم کلی از شما خانم های این سبکی خسته شده اید از بس... و خسته شده اید از ... پس برگردید همین الان همین امروز همین ثانیه و دیگر بس کنید اشتباه را بس کنید خودفروشی عمومی را بس کنید هرزگی در کلام -نگاه-اندام و...را باور کنید برای خودتان بهتر است سودش را خودتان می برید برای اینکه عزیز باشید و این همان نسخه خداست برای یک زن و برای یک مرد...


مسلمان و محجبه شدن مانکن فرانسوی فابیان و ماشاالیلیکینا

امیلی فرانسوا بازیگر انگلیسی

سارا بوکر بازیگر و مدل آمریکایی

نیکول کوئین
اینم..............................................................

اینم ........
خدا وکیلی کدومشون رو شما قلبا تحسین میکنید؟؟؟
آیا کسانی که به زنان تهمت ناپاکی میزنند بخشیده میشوند؟ در (سوره 24 آیه 5) جواب، آری است، اما در (سوره 24 آیه 23) جواب، خیر است، این تناقض نیست؟!
پاسخ اجمالی

انتساب زنا به دیگران بدون وجود دلیل کافی، تهمت بوده و گناه بزرگی است؛ لذا عذاب دنیایی و اخروی را به همراه خواهد داشت. قرآن در آیهای پیرامون داستان افک، که افرادی به زنان پیامبر تهمت زنا زده بودند، حکم اینگونه افراد را بیان میکند، البته مانند بسیاری از دیگر آیاتی که در مورد خاص نازل شدهاند، این آیه نیز عمومیت داشته و تمام موارد تهمت به زنا را در بر میگیرد: «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ * إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ».[1]
در این آیه تهمت زنندگان به زنا را مستحق هشتاد ضربه شلاق میداند، در عین حال آنها را فاسق دانسته و شهادت آنها را پذیرفتنی نمیداند که طبیعتاً عقاب اخروی را نیز به دنبال خواهد داشت. اما در ادامه، خداوند افرادی را از اینان استثنا میکند و عقاب اخروی را از آنان بر میدارد؛ آنان تهمت زنندگانی هستند که توبه کنند.
در آیه دیگری نیز حکم چنین تهمت زدنی بیان شده است: «إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُۆْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ».[2]
خداوند در این آیه نیز آنها را لعنت شده دانسته و به مانند آیه بالا، در نتیجه محتوای آیه، آنها را مستحق عذاب دنیایی و اخروی میداند. اما در این آیه دیگر بحث از توبه را مطرح نکرده است. حال این پرسش پدید میآید که آیا این دو متناقض هستند؟
در جواب باید یادآور شویم که تناقض در موردی است که دو حکم یکدیگر را صریحاً نقض کنند، نه اینکه یکی حکمی را بگوید و دیگری آنرا نگوید و ساکت بگذارد.
بحث در مورد این آیه نیز از این باب میباشد که در آیه اول استثنائی بر حکم بیان شده وجود دارد(بخشش در صورت توبه)، ولی در آیه دوم این استثنا ذکر نشده است؛ لذا تناقضی میان آنان نیست ، بلکه این دو آیه از موارد عموم و خصوص میباشند و ما باید عموم آیه دوم را به استثنایی که در آیه اول آمده، تخصیص بزنیم؛ بنابراین، آیه دوم نیز لعنت شدن در دنیا و آخرت را برای تهمت زنندگان میداند، مگر اینکه آنها از این عمل توبه کرده باشند.
این استثناء به قدری واضح است که بیشتر مفسران آن را مسلم پنداشته و هیچ اشکالی را در مورد آن مطرح نکردهاند، بلکه برخی از آنها نیز صریحاً وجود این استثناء را در تفسیر خود بیان کردهاند.[3]
تهمت زنندگان به زنا را مستحق هشتاد ضربه شلاق میداند، در عین حال آنها را فاسق دانسته و شهادت آنها را پذیرفتنی نمیداند که طبیعتاً عقاب اخروی را نیز به دنبال خواهد داشت. اما در ادامه، خداوند افرادی را از اینان استثنا میکند و عقاب اخروی را از آنان بر میدارد؛ آنان تهمت زنندگانی هستند که توبه کنند
از طرفی وجود برخی از آیات قرآن نیز این معنا را تأیید میکند که هر گناهی غیر از شرک، میتواند با توبه کردن بخشیده شود: «مسلماً خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمىآمرزد، و غیر آن را براى هر کس که بخواهد مىآمرزد ....».[4]
البته لازم به ذکر است که تعداد معدودی از مفسران اهل سنت، حکم در این آیه را تنها در مورد تهمت زنندگان به زنان پیامبر و در همان داستان خاص که در مورد آن نازل شده، میدانند و معتقدند که ذکر نکردن توبه در این آیه به این جهت است که توبه در مورد آنها راهی نخواهد داشت و اصلاً توبه آنها پذیرفته نیست.[5]
البته این قول تنها از اقلیتی بوده که به هیچ وجه قابل دفاع نیست و دلائل مختلفی نیز در رد آن وجود دارد.[6]
پی نوشت ها:
[1].نور، 4 – 5: «و كسانى كه نسبت زنا به زنان شوهردار مىدهند، سپس چهار گواه نمىآورند، هشتاد تازیانه به آنان بزنید، و هیچگاه شهادتى از آنها نپذیرید، و اینانند كه خود فاسقند. * مگر كسانى كه بعد از آن [بهتان] توبه كرده و به صلاح آمده باشند كه خدا البته آمرزنده مهربان است».
[2]. نور، 23: «بىگمان، كسانى كه به زنان پاكدامنِ بىخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مىدهند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند، و براى آنها عذابى سخت خواهد بود».
[3]. بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق: المرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 4، ص 103، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1418ق.
[4]. نساء، 48: «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ ...».
[5]. به نقل از: فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 23، ص 353- 354، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[6]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 418، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
بخش قرآن تبیان
منبع: سایت اسلام کوئست
خواندن بیشتر ..
آدمی با هزار چهره!
حتماً نباید داستان شنگول و منگول باشد تا گرگی بیاید و در لباس گوسفند فرو برود. در هر اجتماعی افرادی وجود دارند که خودشان نیستند و هر روز نقابی بر چهره میزنند. در دین اسلام به این عمل «نفاق» گفته میشود. فردی که هزار چهره دارد، الزاماً به دنبال گمراهی دیگران نیست اما با ظاهرِ متفاوت با باطنش آنان را فریب میدهد. چنین افرادی مدام در حال همرنگ شدن با جماعت هستند، اما این رنگ به رنگ شدن تنها باعث آسیبهای روانی فرد ریاکار نمیشود بلکه جامعه را نیز دچار هرجومرج میکند.
دلایل ریاکاری
حتی اعمال ناشایست نیز معلول علتی مشخص و یا پنهان در نهاد فرد هستند، که در ادامه اصلیترین دلایل آن را بررسی میکنیم؛
-عقدههای شخصیتی؛
وقتی فرد در درون خویش دچار کمبود است، برای جبران کاستیهای شخصیتی و یا
پر کردن خلاء درونی دست به کارهایی میزند که برای خودش چندان غیرعادی و
قبیح نیست. فردی که به «عقدهی حقارت» دچار باشد، شخصیتی مستقل و اصیل
ندارد و الگوی رفتاریاش براساس شرایط مختلف، تغییر میکند. او به ضعف
شخصیتی و خود کمبینی مبتلاست و برای پنهان کردن ویژگیهای منفی وجود خویش،
نقاب بر چهره میزند و مطابق با فضایی که در آن قرار میگیرد، رفتار
میکند.
-توقعات نابهجا؛
گاهی افراد بیش از تواناییها و قابلیتهایشان از خودشان توقع و انتظار
دارند، چنین افرادی به داشتههای خود راضی نیستند و تمایل دارند مانند
دیگران باشند، آنان به طور پیوسته خودشان را در سطحی پایینتر از اطرافیان
میبینند و برای آنکه ثابت کنند همانند دیگران هستند، به تقلید رفتارهای
آنان میپردازند و شخصیتی متفاوت با شخصیت واقعی خود، نشان میدهند.
-منفعتطلبیهای ناتمام؛
در اکثر موارد، ریاکاری در جهت منافع شخصی انجام میشود. چنین افراد ریاکار
و سودجویی حاضرند برای رسیدن به اهدافی که از زیادهخواهی آنان سرچشمه
میزند، دست به هر کاری بزنند. در این شرایط ریاکاری و دو رویی راهحل
سادهای به نظر میرسد.
-باورهایی سست و ویران؛
دو چهره بودن آدمها گاهی به عدم داشتن باورهای عمیق مذهبی و اخلاقی آنان برمیگردد، اینگونه افراد خط فکری مشخصی ندارند و هر روز به رنگی و شکلی درمیآیند.
تشخیص و شناسایی
با وجود تمام مهارتهایی که افراد دورو و ریاکار برای حقیقی بودن ظاهر خویش
استفاده میکنند، باز هم ویژگیهایی جزئی و ظریف، درون آنان را فاش
میکند. چنین افرادی در ارتباطات غیرکلامی خویش دچار مشکل میشوند، طرز
نگاه کردن، حرکت دست ها و بدن بهگونهای متضاد بودن رفتارشان را با
گفتارشان نشان میدهد و از آنجایی که این افراد برای توجیه خود به دروغ
گفتن متوسل میشوند وقتی دروغهایشان از حدی فراتر رود، فراموش میکنند
آنچه را که پیشتر گفتهاند.
بایدها و نبایدهایی دربارهی دورویی؛
-دورویی در وهله اول دیوار محکم اعتماد را میان افراد، خراب میکند. و از
آنجایی که اعتماد مولفهی اصلی یک رابطه سالم است، ریاکاری باعث از هم
گسیختگی روابط میشود، بنابراین سعی کنید در همهجا و هر زمان، خودتان
باشید.
-تواناییها و استعدادهای خود را بشناسید و برای پرورش آنها تلاش کنید، پیگیری توانمندیهایتان به شما اجازه نمیدهد رفتارهای دیگران را تقلید کنید، بلکه سعی میکنید خودتان باشید و از این بابت احساس ضعف نخواهید کرد.
-برای اطمینان از اینکه هرگز به سوی ریا و نفاق نمیروید، پایههای مذهبی وجود خویش را قوی و مستحکم کنید. باورهای عمیق مذهبی همچون سپری در برابر اینگونه رفتارهای ناشایست عمل میکنند.
نعیمه بخشی
خواندن بیشتر ..










