
مطلب پیشنهادی
مطالب منتشر شده

آرامش داشته باشید و ساکت بنشینید تا بتوانید تمرکز کنید.
۱- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
2- اگر درمتن بالا C را پیدا کردید، حالا ۶ را پیدا کنید.
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۶۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۳- حالا حرف N رابیابید.
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
این یک شوخی نیست.
اگر قادر بودید که این سه تست را پشت سر بگذارید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت. مغز شما عملکرد خوبی دارد و ازبیماری آلزایمر در امان خواهید بود.
خواندن بیشتر ..
میان نگاه پر مهر امام زمان و نگاه شهوت آلود مردان هوس باز کدام را انتخاب میکنید؟
اگر نگاه امام زمان را میخواهید پس حجاب خود را حفظ کنید.
(دریای چشمان مردان هوس باز ساحل ندارد)
خواندن بیشتر ..

«عکس منتشره در سایت روزنامه آمریکایی»
این سایت در ادامه افزود: «هنوز برای بسیاری [آیت الله]خامنه ای که عمامه ای مشکی به سر دارد و علامتی است که نشان می دهد وی از اولاد حضرت محمد (ص) است به عنوان یک معما است. یک روحانی انقلابی با شور و مشتاق شعر که با یقه شیخی اش کاملا شیک در انظار ظاهر می شود.»
سایت این روزنامه آمریکایی نوشت: «پس از 1989 [آیت الله]خامنه ای به عنوان یک بازیگر محاسبه گر در عرصه بین المللی مطرح شد و امروز ایشان خود را یک شخصیت انعطاف ناپذیر و در حال تقویب ایران به عنوان محور مقاومت نشان می دهد آن هم در جنگی که برای شکست تکبر آمریکا و هم پیمانان غربی اش، و از بین بردن اسرائیل در پیش گرفته است. [آیت الله] خامنه ای دارای تفکرات ناشناخته ای است که برای فهم آن باید در شخصیت ایشان مطالعه کرد.»
کریستین ساینس مانیتور ادامه داد: «[آیت الله] خامنه ای همواره با بی اعتمادی به غرب به پیش آمده است و سیاست واشنگتن را در تلاش برای تغییر رژیم در ایران می بیند. [آیت الله]خامنه ای همیشه سعی کرده حفظ نظام را بر همه چیز مقدم کند و حال مشاهده می کنیم که اداره حکومت وی سیگنال هایی برای ایجاد رابطه و مذاکره ارسال می کند تا در صورت آمادگی طرف های دیگر این مهم صورت پذیرد.» خواندن بیشتر ..
این موضوع یک پدیده فرهنگی بسیار مخرب است که خود کمبینی بسیاری از افراد و عقدههای روانشناختی فرصتهای به دست نیامده سبب ترغیب افراد به استفاده از این ترفند میشود و باید با شهامت جلوی این افراد ایستاد و این اقدامات را در گلو خلفه کرد و زمانی که افراد احساس کنند شنوندهای ندارند به تدریج این رفتارها حذف میشود.
در اسلام نیز برای مبارزه با این پدیده، غیبت حرام شده است و اگر شخصی به مسایل دینی پایبند باشد و به قباحت اعمال خود پی ببرد، این پدیده کمرنگ میشود، از اینرو باید به کودکان آموخت که به جای حسادت، از موفقیت طرف مقابل الگوبرداری کنند و نقاطی را که سبب موفقیت وی شدهاند شناسایی کنند که در این صورت، کودکان میآموزند به جای پایین کشیدن یک فرد، خود را بالا بکشند.
این موضوعات ریشه در آموزش خانواده دارد، زیرا کسانی که دیدگاه وسیع دارند و منطقی هستند این کار را انجام نمیدهند و این در حالیست که افراد زیرآبزن نحوه رقابت سالم را آموزش ندیدهاند و گاهی مشکلات شخصیتی و روانشناختی دارند.
افراد زیرآبزن با این تفکر که برای رشد خود باید جلوی رشد بقیه را بگیرند یک معادله غلط را انجام میدهند، زیرا با این کار خود شخص نیز به جای رشد پسروی خواهد کرد. اگر این افراد توانستند در آینده رشد کنند و سرپرست یک گروه یا ارگانی شوند به مابقی کارمندان اجازه رشد نمیدهند و این نمود بزرگ یک مشکل روانشناختی در جامعه است.
"تبیان" نیز در خصوص غیبت نوشت: از روایات درك می شود كه افشای آنچه از عیب های مومن پوشیده شده است حرام می باشد؛ چه شخص راضی باشد و چه راضی نباشد، چه قصد برملا كردن نقص در میان باشد و چه نباشد، اما از ملاحظه مجموع روایات برمی آید كه قصد، برملا كردن نقص است كه این افشاگری را حرام می كند مگر این كه اصل مورد از مواردی باشد كه اظهار آن حرمت شرعی داشته باشد مثل معصیت كه خود معصیت كننده هم نمی تواند اظهار كند.
حتی اگر مومن نسبت به برملا كردن مسائل پنهان خود راضی باشد و قصد برملا كردن نقص و عیب هم در میان نباشد، غیبت به حساب می آید.
خواندن بیشتر ..
كاوشی در شباهتهای یزید و سفیانی

در این عالم به جهت نظمی كه خداوند متعال در آن قرار داده است بین همه اجزاء و افراد، ارتباط و پیوند تنگاتنگی وجود دارد كه اساسیترین پیوند میان ذوات مقدس معصومین ع با تمام هستی از ابتدای خلقت تا پایان تاریخ است و در این میان، ارتباط ناگسستنی امام حسین علیه السلام و حضرت مهدی (عج) ارتباطی پرمعناست میان این دو امام راز و رمزی است كه یاد و نام آنان را همیشه در كنار هم نگه داشته است.(1)
و آنچه باعث پیوند و ارتباط بیشتر این دو امام بزرگوار میگردد، شباهت عجیب بین دشمنان این دو امام همام است تشابه میان یزید به عنوان چهره شاخص دشمنان امام حسین علیه السلام و سفیانی یكی از دشمنان سرسخت امام زمان (عج).
به همین جهت این مقاله سعی شده است به شباهتهای میان یزید و سفیانی پرداخته شود و شباهتهای شخصی و رفتاری این دو در حد امكان بیان گردد.
1. نسب
همانطوركه جد یزید ابوسفیان و جدهاش هند جگر خوار محسوب میشد سفیانی نیز بر طبق روایات از نسل ابوسفیان و همسرش هند جگر خوار میباشد.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
ما و اولاد ابوسفیانی افراد دو خانواه هستیم دشمنی ما به هم در راه خدا است ما میگوئیم خدا راست گفته و آنها میگویندخدا دروغ گفته است ابوسفیان با پیامبر خدا جنگید و معاویه با علی بن ابیطالب علیه السلام پیكار نمود و یزید با حسین علی علیه السلام جنگید و او را به شهادت رسانید و سفیانی هم با قائم آل محمد (عج) خواهد جنگید(2)
2. ناپاكی ولادت (زنازاده بودن)
امام حسین علیه السلام در سخنانی كه در برابر سپاه عمر سعد ایراد كردند در این رابطه فرمودند: هان بهوش باشید كه این (یزید) ناپاكزاده فرزند ناپاكزاده مرا در میان دو انتخاب قرار داده است كشته شدن یا قبول ذلت و چقدر دور است كه ما تن به ذلت دهیم(3)
در ارتباط با سفیانی نیز عمر بن ابان كلبی از حضرت صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود گویا سفیانی (راوی میگوید یا رفیق سفیانی) در كوفه شهر شما فرود آمده از جانب او صدا میزند هركس یك نفر از شیعیان علی را بیاورد هزار درهم به او خواهیم داد... آگاه باشید آنروز فقط زنازادگان بر شما حكومت میكنند.
كینه و دشمنی سفیانی نسبت به شیعیان به حدی است كه عمر بن ابان كعبی از حضرت صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود گویا سفیانی (راوی میگوید یا فرمود رفیق سفیانی) در كوفه شهر شما فرود آمده و از جانب او صدا میزند هركس یك نفر از شیعیان علی را بیاورد هزار درهم به او خواهیم داد كار به آنجا میرسد كه همسایه همسایه را میگیرد و میگوید این از شیعیان علی است. سپس گردن او را میزند و هزار در هم میگیرد
3. دین
یزید اگرچه در ظاهر مسلمان بود اما براساس تعلیمات مسیحیت پرورش یافته و به مسیحیت تمایل داشت
یزید از طرف مادر از قبیله بنی كلب بود كه پیش از اسلام مسیحی بودند و حال و هوای دوران مسیحیت در سر آنان بود و یزید تا زمان جوانی در این قبیله نزد داییهای خود در بادیه پرورش یافت از اینرو بیش از آنكه تربیت او اسلامی باشد تربیت مسیحی داشت.
درباره دین سفیانی روایات مختلفی وارد شده كه دستهای از آنها به مسیحی بودن سفیانی تصریح دارند.
امام علی علیه السلام در اینباره فرمودهاند:... و خروج سفیانی با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست
دستة دیگر از روایات سفیانی را در ابتدا مسلمان میدانند كه به نصرانیت میگرود.
و دسته سوم روایات، دین سفیانی را اسلام معرفی كردهاند
در جمعبندی میان این روایات و آشتی میان روایات شاید بتوان گفت كه سفیانی در ابتدا به ظاهر مسلمان است و در نهایت به آیین مسیحیت میگرود انگیزه این گرایش میتواند بهرهگیری از امكانات غرب در رویارویی با حركت امام مهدی ع باشد(4)
4. مركز خلافت
همانگونه كه شام مركز خلافت یزید بوده است روایات مكان قیام سفیانی را نیز از سرزمین شام میداند
امام علی علیه السلام فرمودهاند: سفیانی از شام خروج میكند پس اهل شام از او اطاعت میكنند(5)
5. دشمنی و كینه نسبت به اولاد پیامبر (صلی الله علیه و آله) و شیعیان
در این رابطه نقل شده وقتی كه سرهای مقدس شهیدان كربلا را وارد مجلس یزید ساختند یزید در حالی كه با چوب دستی خود بر لب و دندان امام حسین علیه السلام میزد این اشعار را میخواند
.....كاش بزرگان من كه در جنگ بدر كشته شده بودند امروز میدیدند كه قبیلة خزرج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است(6) .......من از فرزندان خندف نیستم(7) اگر از فرزندان احمد (رسول اكرم) انتقام نگیریم(8)
درباره سفیانی نیز در این رابطه جابر جعفی روایت میكند كه امام باقر علیه السلام فرمودند... سفیانی و پیروانش خروج میكنند و قصدی جز كشتن و آزار اولاد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و شیعیان آنها را ندارد.(9) كینه و دشمنی سفیانی نسبت به شیعیان به حدی است كه عمر بن ابان كعبی از حضرت صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود گویا سفیانی (راوی میگوید یا فرمود رفیق سفیانی) در كوفه شهر شما فرود آمده و از جانب او صدا میزند هركس یك نفر از شیعیان علی را بیاورد هزار درهم به او خواهیم داد كار به آنجا میرسد كه همسایه همسایه را میگیرد و میگوید این از شیعیان علی است. سپس گردن او را میزند و هزار در هم میگیرد(10)

6. اباحهگری و تكلیف گریزی
قاضی نعمان مصری مینویسد: روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به معاویه نظر افكند و فرمود:
امت من چه روز (سختی) از تو خواهد داشت؟و خاندان من از فرزندی كه از صلب تو خارج میشود روز بدی را در پیش دارد! همان فرزندی كه آیات خدا را به استهزا میگیرد و آنچه را خداوند از حریم من حرام كرده، وی حلال میشمارد(11)
و در ارتباط با سفیانی نیز امیرالمۆمنین ع میفرمایند: به خدا سپاه سفیانی به جنایات خود ادامه میدهد تا هیچ حرامی نماند جز اینكه حلالش بشمارند، هیچ پیمانی نماند جز اینكه نقض كنند. هیچ خانهای از خشت رخام تا سنگ خام باقی نباشد جز اینكه دامنه ظلم و ستمشان در آن وارد شود(12)
7. حمله به مدینه
پس از حادثه خونین كربلا و آگاهیِ مردم از ماهیت یزید و پلیدی و خباثت وی، قیام و جهاد در مدینه آغاز شد مردم والی مدینه را بیرون كردند و یزید را از خلافت خلع كرده.(13)
و گفتند كسی كه قاتل اولاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ناكح محارم و تارك صلوة و شارب خمر است لیاقت خلافت ندارد.(14)
یزید كه از ماجرا مطلع شد لشكر عظیمی فراهم ساخت و فرماندهی آن را به عهده مردی خونریز به نام «مسلم بن عقبه» گذاشت.
وی حرمت قبر مطهر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را نگه نداشتند و با اسبان خود داخل روضه منوره شدند و مردمی كه به قبر مطهر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پناه آورده بودند كشتند تا روضه مسجد پر از خون شد و تا قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید در این فاجعه از بزرگان مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از سایر مسلمین ده هزار تن به قتل رسیدند.
نظیر آنچه لشكر یزید در حمله به مدینه در فاجعه حرّه انجام دادند برای سپاه سفیانی نیز در روایات نقل شده است
سفیانی پس از حمله به كوفه و تصرف آن از حضور امام مهدی (عج) در مدینه مطلع میشود از اینرو برای دستگیری آن حضرت سپاهی را به سمت مدینه گسیل میدارد.
سپاه سفیانی برای دستگیری و كشتن حضرت عده زیادی را دستگیر میكند و به قتل میرساند امام علی علیه السلام در این باره میفرماید:... سفیانی سپاهی را به مدینه گسیل میدارد و آنها كسانی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بتوانند دستگیر میكنند و از بنی هاشم مردان و زنان فراوانی را میكشند در این هنگام مهدی و مبیض به سمت مكه میروند(15)
به خدا سپاه سفیانی به جنایات خود ادامه میدهد تا هیچ حرامی نماند جز اینكه حلالش بشمارند هیچ پیمانی نماند جز اینكه نقض كنند، هیچ خانهای از خشت خام تا سنگ رخام باقی نباشد جز اینكه دامنه ظلم و ستمشان در آن وارد شود و مردم در اثر سوء تدبیر و كشورداری آنان دستخوش اضطراب و ناامنی شوند همه مردم اشك حسرت بریزند یك دسته برای تباه شدن دینشان و دستهای دیگر برای تباه شدن دنیایشان
8. امام ستیزی (قصد كشتن امام (عج) در حرم امن الهی)
سید الشهداء علیه السلام روز هشتم ذی الحجه از مكه بیرون آمد زیرا عمرو بن سعید بن العاص با لشكر سنگینی به فرمان یزید وارد مكه شد تا با حسین بن علی علیه السلام بجنگد و اگر دست یافت آن حضرت را شهید نماید(16)
امام به برادر خود محمد حنفیه فرمود برادر من بیم از آن دارم كه یزید خونم را در حرم (امن خدا) بریزد و بدین سبب حرمت این خانه شكسته شود(17)
سفیانی نیز بعد از آنكه مطلع میشود كه حضرت مهدی (عج) به مكه رفته است سپاهی را برای دستگیری ایشان میفرستد اما سپاه سفیانی هرگز موفق نمیشوند داخل مكه شوند و در سرزمین بیدا به زمین فرو میروند.
9. جنایات بزرگ در مدت كم
یزید در مدت كوتاه خلافت خونین كه سه سال و چند ماه بیشتر طول نكشید جنایات بزرگی مرتكب شد از میان آنها سه جنایت مهم او فاجعه خونین كربلا، كشتار وسیع مردم مدینه، و آتش زدن كعبه بود. ذهبی در معرفی یزید مینویسد یزید ناصبی، خشن، تندخو و بیادب بود مسكرات مینوشید و مرتكب منكرات میشود دولت وی با شهادت امام حسین علیه السلام آغاز و با واقعه حره در مدینه پایان یافت(18)
سفیانی هم بمثابه یزید با وجود آنكه از آغاز قیام او تا كشته شدن بیشتر از 15 ماه طول نمیكشد اما جنایات زیادی در این مدت كم انجام میدهد.
امیرالمومنین علیه السلام در این باره فرمودند به خدا سپاه سفیانی به جنایات خود ادامه میدهد تا هیچ حرامی نماند جز اینكه حلالش بشمارند هیچ پیمانی نماند جز اینكه نقض كنند، هیچ خانهای از خشت خام تا سنگ رخام باقی نباشد جز اینكه دامنه ظلم و ستمشان در آن وارد شود و مردم در اثر سوء تدبیر و كشورداری آنان دستخوش اضطراب و ناامنی شوند همه مردم اشك حسرت بریزند یك دسته برای تباه شدن دینشان و دستهای دیگر برای تباه شدن دنیایشان(19)
پی نوشت:
1- محمدرضا فوادیان فرات تا فرات، دفتر اول، ص83.
2- عبدالعلی محمدی شاهرودی، ترجمه معانی الاخبار، ج2، ص310، باب 392.
3- سعید داودی و مهدی رستم نژاد، عاشورا ریشهها، انگیزهها رویدادها، پیامدها، ص423.
4- نصرت الله آیتی، تأملی در نشانههای ظهور، ص140ـ 138.
5- الغیبة نعمانی، باب8، ح14، ص316.
6- این بیت از ابیات عبدالله بن زبْغری از دشمنان رسول خدا (ص) است وی اشعاری را پس از جنگ احد و كشته شدن یاران رسول خدا (ص) سرود و در آن آروزكرد كه كاش كشتگان ما در جنگ بدر امروز بودند و میدیدند كه قبیله خزرج چگونه زاری میكنند یزید از بیت استفاده كرد و بقیه را خود سرود
7- خِنْدِف لقب همسر الیاس بن مضرار بن نزار است كه نامش دیلابنت حلدان است فرزند الیاس را به نام همسرش فرزندان خِندِف نامیدند بنابراین خندف از جدّههای اعلای قریش و از جمله یزید محسوب میشود
8- عاشورا ریشهها، انگیزهها رویدادها، پیامدها، ص112ـ 111.
9- مهدی موعود، ص1001 ـ1000
10- همان، ص989.
11- عاشورا ریشهها، انگیزهها رویدادها، پیامدها، ص213.
12- كامل سلیمان، روزگارهائی ، ترجمه علی اكبر مهدیپور، ص1091.
13- عاشورا ریشهها، انگیزهها رویدادها، پیامدها، ص219.
14- تتمة المنتهی، ص38.
15- تاملی در نشانههای حتمی ظهور، ص169ـ 168.
16- دكتر محمد آیتی، بررسی تاریخی مدینه تا كربلا، ص238.
17- عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، ص350.
18- عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، ص223.
19- روزگار رهایی، ص1091.
یكى از مفاهیم كلیدى حقوق بین الملل، حقوق بشر است كه سال هاست بر سر آن مجادلات فراوان سیاسى و رسانه اى میان مدعیان و ناقضان در جریان است.

امیرالمۆمنین علیه السلام قرن ها پیش در ابعاد مختلف به این مفهوم بنیادین پرداخته و از زوایاى گوناگون بر رعایت اصول آن كه جزو مفاهیم كلیدى اسلام است، تأكید ورزیده است.
اسلام، <خدا> را در مركز جهان بینى می داند و انسان ها براساس تقوا از یكدیگر متمایز مى شوند <ان اكرمكم عندالله اتقیكم>(1)، ولى در جهان بینى غربی، انسان مركزیت دارد و میزان سنجش تمام اشیاست (اومانیسم) و به جاى خدا محورى، انسان محورى اصل است.
مهم ترین اصل و پایه حقوق بشر، <كرامت انسانى> است. قرآن كریم نیز با عبارت <و َلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ>؛ <همانا فرزندان آدم را كرامت بخشیدیم>(2) به این حقیقت اشاره مى كند.
امام على علیه السلام در خطبه اى با شرح آفرینش آدم علیه السلام مى فرماید: <پس خداوند از فرشتگان خواست تا آنچه در عهده دارند، ادا كنند و به عهدى كه پذیرفته اند، وفا كنند؛ او را از بن دندان بپذیرند، خود را خوار و او را بزرگ گیرند و فرمود: آدم را سجده كنید اى فرشتگان! فرشتگان به سجده افتادند، جز شیطان كه دیده معرفتش از رشك تیره شده و بدبختى بر او چیره، خلقت آتش را ارجمند شمرد و بزرگ مقدار و آفریده از خاك را پست و خوار>(3)
امام علیه السلام در حكمرانى نیز به اصل كرامت توجه داشته و كارگزاران خود را به رعایت آن تذكر داده است؛ چنان که در فرمان حكومتى خویش به مالك اشتر فرمود: <مهربانى بر رعیت و دوستى ورزیدن با آنان و مهربانى با همگان را براى دل خود پوششى گردان و مباش همچون جانورى شكارى كه خوردنشان را غنیمت شمارى! چه رعیت دو دسته اند؛ دسته اى برادر دینى تو هستند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند، گناهى از ایشان سر مى زند یا علت هایى بر آنان عارض مى شود، یا خواسته و ناخواسته خطایى بر دستشان مى رود، به خطاشان منگر و از گناهشان در گذر>(4)
انسان اصالتاً خدا جوست. در مكتب امام على علیه السلام، انسان به دنبال خدایى است كه با او آشنایى دارد و شیفته اوست، از طرف دیگر، خداوند هم به بنده اش توجه دارد و او را مورد رحمت خویش قرار مى دهد. وقتی یکی از یاران حضرت از امام پرسید: آیا پروردگار خود را مى بینى؟ امام علیه السلام پاسخ داد: آیا چیزى را نبینم، مى پرستم؟ آن فرد گفت: چگونه او را مى بینى؟ فرمود: <دیده ها او را آشكارا نتوان دید، اما دل ها با ایمان درست بدو خواهند رسید، به هر چیزى نزدیك است ولى نه بدان پیوسته، و از آن دور است نه جدا و گسسته>(5)
امام على علیه السلام این دنیا را محل گذر مى داند و اعلام مى كند كه انسان براى جهان آخرت آفریده شده است.(6)
شما بندگان خدا هستید و مال از آن خداست كه آن را بین شما به صورت مساوى تقسیم مى كنم و هیچ كسى را در برابر كسى دیگر برترى نیست و افراد پرهیزكار در قیامت پاداش از خداوند مى گیرند. نزد من مالى است كه میان تان تقسیم خواهم كرد و درباره هیچ یك از شما تخلف نخواهد شد چه عرب باشد، چه عجم، اهل بخشش باشد یا نه
مهم ترین موارد حقوق بشر در نهج البلاغه
حق حیات
امام على علیه السلام حق حیات را براى انسان ها بسیار محترم شمرده و نسبت به آن سفارش هاى فراوانى كرده و در اهمیت این مطلب فرموده است: از رسول الله صلی الله علیه و آله دو كتاب به ارث برده ام، كتاب خدا و كتابى در غلاف شمشیرم. پرسیدند: اى امیر مومنان! چیست آن كتابى كه در غلاف شمشیر دارى؟ فرمود: هر كس غیر قاتل را بكشد و یا غیر ضاربش را بزند، لعنت خدا بر او باد.
امام علیه السلام به مالك اشتر نخعى مى فرماید: < ... و بپرهیز از خون ها و ریختن آن به ناروا كه چیزى چون ریختن خون به ناحق آدمى را به كیفر نرساند و گناه را بزرگ نگرداند، حكومت خود را با ریختن خونى به حرام نیرومند مكن>(7)

آزادى در تعبیر حقوقى آن، نوعى استقلال و خود سامانى در زمینه هاى گوناگون زندگى است كه از لحاظ رشد شخصیت انسان ضرورت داشته است و در چارچوب مقررات و ممنوعیت هاى الهى و عقلایى قرار دارد.
امام على علیه السلام با گفتار و كردار خویش به فرهنگ سازى و ایجاد زیرساخت هاى اجتماعى جهت استفاده از آزادى اقدام كرد و براى نهادینه نمودن آزادى در اجتماع بر مواردی همچون: سعه صدر حاكمان و ترغیب مردم به مشاركت هاى اجتماعى و نقد حاكمان تأکید داشت.
امام على علیه السلام در بیانى پرمعنا، ابزار ریاست را سعه صدر معرفى مى كند.(8) از دیدگاه حضرت، سعه صدر هنگامى خود را به خوبى نشان مى دهد كه فرد با داشتن قدرت و توان بر مجازات به عفو اقدام كند.(9) امام درباره ترغیب مردم به مشارکت های اجتماعی و نقد حاکمان فرموده است: <شنیدن حق را بر من سنگین مپندارید، و نمى خواهم مرا بزرگ انگارید، پس از گفتن حق و یا مشورت دادن در عدالت كوتاهى نكنید>(10)
امام بارها نه تنها مورد انتقاد و خرده گیرى، بلكه مورد دشنام و ناسزا قرار گرفت؛ ولى هیچ كس را به خاطر شخص خود مجازات نكرد.(11)
مهربانى بر رعیت و دوستى ورزیدن با آنان و مهربانى با همگان را براى دل خود پوششى گردان و مباش همچون جانورى شكارى كه خوردنشان را غنیمت شمارى! چه رعیت دو دسته اند؛ دسته اى برادر دینى تو هستند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند، گناهى از ایشان سر مى زند یا علت هایى بر آنان عارض مى شود، یا خواسته و ناخواسته خطایى بر دستشان مى رود، به خطاشان منگر و از گناهشان در گذر
مساوات
لزوم اجراى مساوات و عدالت به كرات در بیان و افعال حضرت دیده مى شد، در مكتب على علیه السلام مساوات مصداقى از عدالت است که در سه مورد: مساوات در بهره مندى از بیت المال، مساوات در برابر قانون و مساوات در رجوع به محكمه صالح و رسیدگى عادلانه قابل ملاحظه است.
امام علیه السلام در روز پس از بیعت با مسلمین در بخشى از یک سخنرانى، فرمود: <شما بندگان خدا هستید و مال از آن خداست كه آن را بین شما به صورت مساوى تقسیم مى كنم و هیچ كسى را در برابر كسى دیگر برترى نیست و افراد پرهیزكار در قیامت پاداش از خداوند مى گیرند. نزد من مالى است كه میان تان تقسیم خواهم كرد و درباره هیچ یك از شما تخلف نخواهد شد چه عرب باشد، چه عجم، اهل بخشش باشد یا نه ... >(12)
امام علیه السلام در مقابل قانون همه را داراى حق مساوى مى دانست و از تبعیض، اغماض و یا زیاده روى به شدت پرهیز مى كرد.
رعایت مساوات از سوى حاكمان براى مردم، از جمله اصول مسلم در زمامدارى امام على علیه السلام است. حضرت در بخشنامه اى به والیان دستور داد كه حتى در نگاه كردن به فراخواندن مسلمانان با همه یكسان عمل كنند.(13)
امام علیه السلام این گونه برخورد را به محمد بن ابوبكر و شریح قاضى توصیه مى كند و مى فرماید: <این نوع برخورد طمع ورزان را به تو نزدیك نمى كند و دشمنانت را مأیوس مى نماید>. امام علیه السلام همچنین چند قاضى از جمله ابولاسود دئلى را به دلیل برخورد با مراجعین از سمت قضاوت خلع كرد.(14)
پی نوشت ها :
1. حجرات: 13.
2. اسرا ،70
3. نهج البلاغه، خطبه 1.
4. همان، نامه 53.
5. همان، خطبه 179.
6. همان، نامه 31.
7. همان، نامه 53.
8. همان، حكمت 176.
9. همان، حكمت 52.
10. همان، خطبه 217.
11. همان، خطبه 174، برخورد با خوارج.
12. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 2 ص 171.
13. نهج البلاغه، نامه 47.
14. همان، نامه53.
خواندن بیشتر ..2- لوازم آرايشي و عطر آلات(!) از نان شب هم واجب تر است، پول جيبي خود را بيهوده صرف خريد عروسك و آلاسكا نكنيد!
3- از تجربيات هم سنّان متاهل خود استفاده كنيد، چرا كه همين تجربه باعث شده امروز به وضعيت آنها غبطه بخوريد!
4- حربه ي جزوه نوشتن كهنه شده، وقت خود را تلف نكنيد و در طول برگزاري كلاس بلوتوث گوشي خود را روشن بگذاريد!
5- گرچه هندس فري وسيله ي مفيدي است ولي شانس شما را براي ديده شدن در حال مكالمه با تلفن همراه كاهش مي دهد!
6- اگر پسري به شما متلك انداخت او را فحش كش نكنيد، با اين كمبود شوهر بايد از هر فرصتي كه پيش مي آيد استفاده كرد!
7- پوشيدن لباس خواهر كوچكترتان راهكار مناسبي خواهد بود براي فرار از مضرّات عامل شنيع و منفور ترشيدگي!
8- اينترنت نعمت بزرگي است كه پيشينيان از وجود آن بي بهره بوده اند، كاركردن با اين موهبت را به خوبي بياموزيد!
9- عمل چت كردن به خاطر وجود چند ده نوع حائل مختلف، مشكل منكراتي ندارد. خاطرتان آسوده، راحت باشيد!
10- عجله اي براي فارغ التحصيل شدن به خرج ندهيد، اگر در دانشگاه كسي را تور كنيد كرده ايد، وگرنه زهي خيال باطل!
11- در خواستگاري از پسر مورد علاقه تان تاخير نكنيد، وضعيت امروز با دوران ننجون هايتان خيلي متفاوت است!
12- از آثار اين افراد جملاتي را از بر كنيد: صادق هدايت، هرمان هسه، فروغ فرّخزاد، ژان پل سارتر، مصدق، چخوف، دكتر شريعتي، يوفسكي، دكتر سروش، احمد شاملو و ... . اين كار كمك خواهد كرد كه روشنفكر به نظر بياييد!
13- شعر گفتن كار باكلاسي است كه موجب مورد توجّه قرار گرفتنتان از سوي آقايان مي شود، طنز نويسي هم همينطور!
گرچه خيلي ها مي گويند 13 نحس است، ولي شك نكنيد عمل به 13 توصيه ي بالا، شما را از هرچه نحوست است دور خواهد كرد ..!!! ولى باز اگه نظر منو بخوايد من ميگم در انتخاب شوهر دقت كنيد. همچين آش دهن سوزى هم نيست شوهر ... بعضيها از هول حليم ميوفتن تو ديگ مثل اين خانم محترم كه البته از هر انگشتش هم هزارتا هنر ميريزه

دلایلی خوب برای ازدواج نکردن!
شاید عاشق نشده باشید اما در ذهن تان دلایلی داشته باشید که شما را به سمت ازدواج هل می دهد. اتفاقاتی که دور و بر تان افتاده یا حرف هایی که می شنوید، شما را از دوران مجردی دلزده می کند و فکر می کنید وقت آن رسیده که رنگی به زندگی تان بدهید و پوشیدن یک لباس سفید رویایی را تجربه کنید. نه گمان می کنید که نیمه گم شده تان پیدا شده و نه در مقابل خودتان مرد رؤیاهایتان را می بینید. اما باز هم احساس می کنید که باید به تنهایی پایان دهید و با گفتن یک بله، زندگی تان را زیر و رو کنید. اگر شما با این ۸ بهانه می خواهید به خواستگارتان جواب مثبت دهید، کمی صبر کنید. ممکن است بعد از ازدواج با چنین دلایلی، آینده خوبی در انتظار تان نباشد.
● از این خانه خسته ام
نظارت ها و سختگیری های پدر و مادر تان یا اختلافی که با یکی از اعضای خانواده دارید آزار تان می دهد؟ گمان می کنید اگر ازدواج کنید، از شر این حرف و حدیث ها راحت می شوید و خودتان برای زندگی تان تصمیم می گیرید؟ دعواهای همیشگی پدر و مادرتان شما را کلافه کرده و دوست دارید از این خانه پر از آشوب بیرون بیایید؟ فشار مالی ای که خانواده را درگیر کرده نمی گذارد به آرزوهایتان برسید و می خواهید از زیر این فشار فرار کنید و فرد دیگری را مسئول زندگی خود کنید؟ اگر چنین دلایلی باعث شده به ازدواج فکر کنید دست نگه دارید.
ازدواجی که انگیزه اش بیرون آمدن از خانه پدری باشد، بیشتر از هر شکل دیگری از ازدواج احتمال دارد به شکست ختم شود. روانشناسان می گویند، اگر می خواهید یک ازدواج موفق داشته باشید، باید بدون چنین محرک هایی برای تشکیل زندگی قدم بردارید و درواقع هدف شما از این شروع تازه، تنها عشق تان به همسر آینده تان باشد وگرنه از چاله به چاه می افتید.
● می ترسید بهتر از او پیدا نکنید
بعد از مدت ها یک موقعیت خوب ازدواج پیدا شده و گمان می کنید اگر به او نه بگویید، دیگر نمی توانید با فرد بهتری آشنا شوید؟ هیچ حسی نسبت به او در دل تان نیست اما وقتی دو دو تا چهارتا می کنید، می بینید که او بهترین گزینه برای ازدواج است؟ اگر با چنین دلایلی به سمت ازدواج می روید، دست نگه دارید؛ شاید حق با شما باشد و نتوانید دیگر به چنین موقعیتی برسید اما آیا ارزش دارد که یک عمر بدون عشق زندگی کنید؟ گمان نکنید خواستگار امروز تان، آخرین فردی است که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد. شاید بخت بهتری برای شما وجود داشته باشد و از آن بی خبر باشید.
● شناسنامه آزارتان می دهد؟
به سنی رسیده اید که دوستان تان سر خانه و زندگی شان رفته اند و گمان می کنید اگر مجرد بمانید، از قافله آنها عقب می مانید و دیگر جایی در جمع شان ندارید؟ از قضاوت دیگران می ترسید و اینکه در این سن هم به چشم یک فرد مجرد دیده شوید آزار تان می دهد؟ اگر پایان دادن به مجردی تنها انگیزه شما برای ازدواج است، باید بگوییم که در اشتباهید.
ترس از تنهایی و نگرانی نسبت به نگاهی که جامعه به شما دارد، دلیلی منطقی برای ازدواج نیست. شاید شما با این انتخاب، به جمع متاهل ها وارد شوید اما ازدواجی که پشت آن انگیزه احساسی دیگری وجود نداشته باشد یا انتخاب فردی که با معیار های تان همخوانی ندارد و تنها قرار است نقش همسری را برای تان ایفا کند، نمی تواند به خوشبختی شما بینجامد.
● باید این ارتباط را به جایی برسانم
شاید در دوره نامزدی به سر می برید اما هنوز ذهن تان پر از شک و تردید است؟ یک دنیا اختلاف کوچک و بزرگ دارید که هنوز نتوانسته اید حل شان کنید اما از طرف دیگر، گمان می کنید حالا که حرف تان همه جا پیچیده و همه انتظار دارند شما را زیر یک سقف ببینند، باید به ازدواج تن بدهید؟ احساس می کنید مدت طولانی ای نامزد بوده اید و دیگر نمی توانید بدون او زندگی کنید اما از طرف دیگر تصمیمی که برای ازدواج گرفته اید شما را هیجان زده و خوشحال نمی کند؟ اگر شما با چنین بهانه هایی برای برگزار کردن جشن عروسی تان تدارک می بینید، صبر کنید.
دوره نامزدی دوره شناخت است و تنها مقدمه ای برای ازدواج نیست. حالا که این دوره را پشت سر گذاشته اید، باید بتوانید به این سؤال ها پاسخ بدهید: آیا شناختی که از او به دست آورده اید، به شما می گوید که همسر ایده آلی برای تان نخواهد بود؟ آیا هنوز به زمان بیشتری برای شناختنش نیاز دارید و فکر می کنید این دوره برای نامزدی تان کوتاه بوده است؟ اگر پاسخ شما به این دو سؤال مثبت است، قبل از آنکه فاجعه ای بیافرینید، در تصمیم تان تجدید نظر کنید.
● می خواهم انتقام بگیرم
یک نامزدی شکست خورده را پشت سر گذاشته اید یا از مردی که چند سال با او زیر یک سقف زندگی کرده اید طلاق گرفته اید؟ یعنی جدایی تلخ و آزاردهنده ای را پشت سر گذاشته اید و می خواهید با ازدواج با فرد دیگری، به این شریک قدیمی نشان دهید که هیچ نیازی به او ندارید و کسی هست که در زندگی شما را شاد کند؟ اگر دلایل شما برای بله گفتن به خواستگار جدید تان اینهاست، بیشتر فکر کنید. لجبازی با فردی دیگر یا انتخاب یک شریک تازه برای فرار از تنهایی، هرگز نمی تواند به خوشبختی شما منجر شود.
● چشم دیگران را خیره می کنم
خواستگاری با ویژگی های ظاهری خوب، شرایط مالی مناسب برای تان پیدا شده و احساس می کنید اگر با او ازدواج کرده و در جمع ها حاضر شوید، حسادت همه آدم های جمع را متوجه خود می کنید و چشم شان را با این انتخاب شایسته خیره می کنید؟ شما دوست دارید دیگران با دیدن همسرتان یک آه بکشند و به توانایی های تان در انتخاب چنین همسری احسنت بگویند؟می خواهید دیگران را شگفت زده کنید اما هنوز آن حسی که باید را به این خواستگار جدید ندارید و در شخصیتش ویژگی هایی می بینید که شما را آزار می دهد؟
اگر شما به خاطر شرایط اجتماعی، ظاهری، خانوادگی و شغلی یک فرد می خواهید با او ازدواج کنید و برای خودتان در کنارش اعتباری بخرید، باید بیشتر حواس تان را جمع کنید. درست است که دیگران همسرتان را با این شرایط می بینند اما آنچه در زندگی مشترک شما را راضی نگه می دارد، خود این فرد است که فارغ از شغل،خانواده و پولش در کنار شما می نشیند.
● باید جای خالی او را پر کنم
کسی که برای تان بسیار عزیز بوده را از دست داده اید و احساس می کنید دنیا شما را تنها گذاشته؟ از اینکه هر روز به یک خانه بدون او وارد شوید عذاب می کشید و هیچ کس شما را آنطور که می خواهید تسلی نمی دهد؟ فردی پیدا شده که می خواهد در این غم از دست دادن با شما شریک باشد و اجازه دهد که غصه های تان را با او قسمت کنید؟
شاید شما این احساسات را با عشق اشتباه گرفته باشید و فکر کنید هرکه می تواند شریک خوبی برای غم های تان باشد، شریک خوبی هم برای زندگی تان خواهد شد؟ اشتباه می کنید! شما در زندگی تنها به کسی احتیاج ندارید که این درد از دست دادن را برای تان تسلی دهد. اگر این احساسات دلیل شما برای انتخاب یک فرد است، باید کمی بیشتر به موقعیتی که دارید فکر کنید و نگذارید که غم های تان شما را به زندگی ای وارد کنند که تضمینی برای دوامش وجود ندارد.
● فکر می کنید بعدا درست می شود؟
نامزد یا خواستگار شما ویژگی هایی دارد که نمی توانید با آنها کنار بیایید؟ برای تان تصمیم می گیرد و شما را به اجرای شان مجبور می کند؟ عقاید تان را نادیده می گیرد و می خواهد مثل او فکر و زندگی کنید؟ شما را از آرزوهایی که دارید محروم می کند و برای تان خط و نشان می کشد؟ بددهن است و حرمت ها را نگه نمی دارد؟ خسیس است یا باتنبلی فرصت هایش را از دست می دهد؟
اگر نامزد شما این ویژگی ها را دارد و گمان می کنید که بعد از ازدواج می تواند آنها را تغییر دهد اشتباه می کنید. شما باید همسر آینده تان را همانطور که هست ببینید و احساس کنید با همین ویژگی ها و شرایطی که دارد برای تان قابل پذیرش است. باور کنید بعد از ازدواج معجزه نمی شود و همسر بدخلق شما، یک شبه به یک فرشته تبدیل نمی شود.